۴ سوال برای تقویت بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

امروزه شرکت‌ها در همه اندازه‌ها به دنبال بهبود اثربخشی بازاریابی رسانه‌های اجتماعی خود هستند - با یک دلیل خوب: پلتفرم‌های دیجیتال به طور مداوم در حال ابداع روشی هستند که برندها کشف، به اشتراک گذاشته و تجربه می‌شوند. داده‌ها به خودیِ خود بیان می‌کنند: انتظار می‌رود تعداد کاربران شبکه اجتماعی در سراسر جهان تا سال ۲۰۲۱ به ۳.۰۹ میلیارد کاربر فعال ماهانه برسد و کاربران جهانی اینترنت در جهان حدود ۱۳۶ دقیقه در روز در شبکه‌های اجتماعی جستجو می‌کنند. طبق برآورد اخیر گارتنر، بسیاری از سازمان‌ها با تخصیص منابع بیشتر به بازاریابی دیجیتال واکنش نشان داده‌اند و هزینه تبلیغات دیجیتال برای سال ۲۰۲۰ در حدود ۳۸۵ میلیارد دلار برآورد شده‌است.

 با این حال، این اعداد، یک شمشیر دو لبه هستند. امروزه مصرف‌کنندگان به محصولات، خدمات و کمپین‌های تبلیغات در رسانه‌های اجتماعی در لحظه واکنش نشان می‌دهند و تقاضاهای جدیدی را در سازمان‌ها ایجاد می‌کنند. ایجاد و حفظ سطوح بالای تعامل و اشتیاق آنلاین، نیاز به شفافیت حول اهداف و ارزش‌های شرکت دارد.

استراتژی‌های موفق دیجیتال نه در مورد زیبایی‌شناسی یا سبک، بلکه در مورد تناسب بین آنچه برند شما وعده و ارائه می‌دهد، هستند. برای توسعه استراتژی خود، سوال‌های زیر را از خودتان بپرسید:

۱. اهداف شما چیست؟

در مورد شرکت‌های نوپا و محصولات خاص، استراتژی بازاریابی رسانه‌های اجتماعی شما ممکن است با نیاز به آزمایش ایده‌ها، ایجاد آگاهی و پیش‌بینی برای محصولات و خدمات جدید آغاز شود. در موارد دیگر، اهداف می‌توانند به مراتب مشخص‌تر باشند مانند افزایش فروش، گسترش جغرافیایی، افزایش تعامل آنی با برند، یا ایجاد مشتریان با کیفیت.

زمانی که اهداف خود را مشخص کردید، معیارهای موفقیت خود را شناسایی کنید. آیا به دنبال به دست آوردن «لایک» هستید؟ آیا می‌خواهید یک گفتگوی آنلاین در مورد یک موضوع ایجاد کنید؟ یا می‌خواهید الهام‌بخش تغییر رفتار باشید، برای مثال، تشویق دنبال‌کنندگان خود برای بازیافت؟ معیارهای شما باید با اهداف بازاریابی شما همخوانی داشته باشند.

حجم خالص داده‌های موجود می‌تواند این کار را چالش‌برانگیز کند. معیارهای به وضوح تعریف‌شده، از جمله جدول زمانی و بودجه، تضمین خواهند کرد که کمپین شما در مسیر درست است. اهداف نه‌تنها به شما این امکان را می‌دهند که پیشرفت خود را به طور واضح اندازه‌گیری کنید، بلکه به شما پاسخ روشنی به سوال بعدی که باید بپرسید می‌دهند:

۲. از کدام پلتفرم‌ها باید استفاده کنیم؟

تصمیم‌گیری در مورد پلتفررم‌ها باید ریشه در درک هویت و اولویت‌های مشتری شما داشته باشد. پلتفرم‌های اجتماعی مختلف برای طیف جمعیتی متفاوتی جذاب هستند، و شما باید این تحقیق را انجام دهید تا بفهمید که مخاطبان هدف شما در کجا به صورت آنلاین حضور دارند. به عنوان مثال، مخاطبان جوان‌تر ممکن است به طور موثرتری در پلتفرم‌های جدیدتر مانند تیک‌تاک یا اسنپ‌چت فعال باشند. برندهای سلامتی و تندرستی، با تاکید بر زیبایی‌شناسی، ممکن است بخواهند بر روی یک استراتژی بصری بیشتر، متمرکز بر اینستاگرام توسعه یابند. همین منطق در مورد جغرافیا نیز صادق است - واتس‌اپ در هند محبوب است، در حالی که اگر می‌خواهید به مردم چین دسترسی داشته باشید، باید تمرکز بیشتری بر روی وی‌چت یا ویبو (Weibo) داشته باشید.

۳. استراتژی محتوای شما چیست؟

اغلب اوقات، سازمان‌ها بودجه، تیم، آژانس‌ها، و ایده‌ها را در محل خود دارند، اما درباره محتوا عمیقاٌ فکر نکرده‌اند. این موضوع بودجه و زحمات را به هدر می‌دهد: یک بررسی نشان داد که ۴۶% از مصرف‌کنندگان به دلیل محتوای الهام‌بخش، از برندها پیروی می‌کنند. شما باید درک کنید که چه نوع محتوایی، برای مثال، مقالات، ویدئو یا تصاویر، مخاطبین شما را جذب خواهند کرد. استراتژی‌های عالی محتوایی باعث ایجاد مکالمه و به اشتراک‌گذاری با برند و در میان دیگر کاربران می‌شود.

محتوای شما باید منحصر به فرد، مفید و قابل اشتراک‌گذاری باشد. به عنوان مثال، یکی از نویسندگان (Deepa) در حال حاضر در حال همکاری در یک کمپین با شرکت غیرانتفاعی بهداشت جهانی (ArogyaWorld)، برای کمک به ایجاد درک مشترک در مورد «درست غذا خوردن» در هند است. ما با الهام از ابتکار MyPlate.gov دولت ایالات‌متحده، با یک شرکت طراحی برجسته کار کردیم تا دستورالعمل‌های غذایی پیچیده دولت هند را به یک تصویر ساده برای غذاهای هند شمالی و جنوبی تبدیل کنیم، که نشان‌دهنده مقادیر پخته و گزینه‌های برنامه غذایی برای سنین مختلف و سبک زندگی است. این گرافیک در رسانه‌های اجتماعی و در برنامه محل کار سالم که ۳ میلیون کارمند را پوشش می‌دهد، پخش خواهد شد.

اگر محتوای شما حساس است، استراتژی محتوای شما باید آن را در نظر بگیرد. برای مثال، تِک‌دیواین (Tecdivine)، شرکتی که متعلق به یکی از نویسندگان (‏آنانتانارایانان) ‏بود، زمانی با یک مشتری در صنعت بهداشت روانی کار می‌کرد که نگران فقدان تعامل در صفحه فیس‌بوک خود بودند. به سرعت مشخص شد که بیشتر کاربران از صحبت در مورد این موضوع در یک پلتفرم عمومی راحت نیستند. ما این استراتژی را جهت تشویق کاربران برای صحبت با برند با استفاده از گزینه‌های پیام‌رسانی خصوصی سایت‌های شبکه‌های اجتماعی تغییر دادیم. ما همچنین منابعی را ایجاد کردیم که به مردم اجازه می‌داد تا به سوالات خود به طور ایمن با مقالات تخصصی به اشتراک گذاشته شده از طریق دسترسی انحصاری به رمز عبور از طریق چت‌های خصوصی در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی پاسخ دهند.

۴. آیا برای صحبت کردن با مخاطبین خود در لحظه آماده هستید؟

تعاملات رسانه‌های اجتماعی دوطرفه هستند که توسط هر دو برند و مصرف‌کنندگان هدایت می‌شوند بنابراین سازمان شما باید نشان دهد که به سوالات، نگرانی‌ها و پیشنهادات گوش می‌دهد و به آن‌ها متعهد می‌شود. شرکت‌هایی که لحظه‌ای را غنیمت می‌شمرند می‌توانند آگاهی و حسن‌نیت برای برند ایجاد کنند. به عنوان مثال، زمانی که یک کاربر توییتر اخیراٌ یک مرد اهل آفریقای جنوبی را که در KFC خواستگاری کرده بود مسخره کرد، مجموعه فست‌فود با فراهم کردن یک طراح مراسم عروسی به این زوج پاسخ داد. بسیاری از برندهای دیگر، از جمله کوکاکولا، وولورتس (Woolworths) و آئودی، نیز برای حمایت از این زوج وارد بازار شدند و از آن‌ها با هدایا و تجربه‌شان پذیرایی کردند.

رسانه‌های اجتماعی به برندها این فرصت را می‌دهند تا تجربه‌های به‌یادماندنی خلق کنند. تِک‌دیواین، شرکتی متعلق به یکی از نویسندگان (‏آنانت)‏، زمانی توئیت کسی را دید که برای اولین بار از منهتن به شیکاگو سفر می‌کرد، و اشاره کرد که او به دنبال چیزی تند برای خوردن بود. ما به توئیت‌های پیشین او نگاه کردیم که با علاقه به هنر خاصی اشاره می‌کرد. بنابراین، به نمایندگی از مشتریمان، رستورانی در خارج از شیکاگو پایه‌گذاری کردیم، ما از او در شهر ویندی استقبال کردیم و حتی برخی از رویدادها و فعالیت‌های هنری جالب در اطراف شهر را با او به اشتراک گذاشتیم. ما مطمئن شدیم که رستورانمان را پیش از موعد برپا نکنیم. کنجکاویِ دانستنِ کیستیِ ما، باعث شد از ما تشکر و از رستوران ما پرس‌وجو کند. در این مرحله، ما یک کلاژ زیبا از غذاهای تند محبوب که رستوران سرو می‌کرد، همراه با یک نقشه و یک قرارداد برای او فرستادیم که اگر از رستوران دیدن می‌کرد می‌توانست آن را باز کند و با چک کردن نام تجاری آن را برچسب بزند. نیازی به گفتن نیست، چیزی که به دنبال آن اتفاق افتاد،مراجعات فراوان بود؛ نه فقط از طرف او، بلکه بسیاری دیگر که این گفتگو را آنلاین می‌دیدند.

امروزه برندها توانایی (‏و مسئولیت) بیشتری ‏برای الهام‌بخشی و ارتباط با مشتریان دارند. برندهای مورد اعتماد احتمال بیشتری دارد که کسب‌وکارها را جذب کنند، و رسانه‌های اجتماعی یک ابزار قدرتمند برای ایجاد تعامل، دریافت بازخورد، و ایجاد اعتماد با مخاطبان هستند. جواب دادن سوالات بالا این اطمینان را به شما می‌دهد که استراتژی اجتماعی شما با اهداف شما همخوانی داشته و برای کاربرانتان ارزش‌افزایی می‌کند.

منبع: HBR