بمب ساعتی گردشگری
سخن مشاور مدیریت:
سفرهای بینالمللی دیگر منحصر به استانهای ثروتمند نیست. طی چند دهۀ آینده، صدها میلیون نفر از تازه واردان به طبقۀ متوسط، نهتنها چیزهایی را که میتوانند با پول خریداری کنند، میخواهند، بلکه نیازمند تجارب نیز هستند.
کارکنان مرکز تماس هند، مهندسان پتروشیمی روسیه، مدیران میانی چینی، و فروشندگان برزیلی، پیش از این برای انجام معاملات مربوط به سفر از اینترنت استفاده میکردند. آنها میخواهند پاریس را از برج ایفل ببینند، در جزایر مالدیو ریلکس کنند و در لاسوگاس blackjack بازی کنند. به گفتۀ سازمان جهانی گردشگري سازمان ملل متحد، انتظار میرود بازدید گردشگران بینالمللی بهزودی دوبرابر شود و از حدود 800 میلیون نفر در سال 2008 به 1.6 میلیارد نفر تا سال 2020 برسد (عمدۀ دلالت کننده انفجار سفر). با این حال، فقط تعداد زیادی از مردم در یک سال خاص میتوانند یک ساختمان یا ساحل خاص را ببینند.
دیگر گردشگران کجا خواهند رفت؟ این تقاضای فزاینده صعودی برای سفر منجر به «فقدان مکان» و سه پاسخ احتمالی بازار خواهد شد:
سناریوها:
اول، افزایش سریع قیمتهای خدماتی که بیشترین ارتباط با حوزۀ گردشگری را دارند، مانند قیمت اتاق هتلها در شهرهای محبوب، ادامه خواهد یافت و در نتیجه تقاضا فراتر از عرضه خواهد رفت. بازارهای خاکستری ممکن است توسعه پیدا کند، زیرا که آنها برای فعالیتهای ورزشی و سرگرمی کمیاب، بلیطهایی دارند. نوع جدیدی از اسکالپر (دلالی بلیط با قیمت بالا) ممکن است پدیدار شود، اتاقهای هتل، مسافرت هوایی، و حتی گذرگاههای موزه هرچند که قیمت بازار را در برداشته باشد. علاوه بر این، دولتها و مؤسسات میتوانند با اِعمال اضافهبها در سفر به مکانهای بسیار محبوب و یا با درخواست ویزاهای پر هزینه برای دسترسی به آنها، تقاضا را کنترل کنند. این وضعیت پیش از این شروع شده است. بهعنوان مثال، دولت اکوادور، نگران تأثیر افزایش گردشگری در اکوسیستم های شکنندۀ جزایر گالاپاگوس شده است و در مورد دو برابر شدن هزینۀ ورود به پارک و محدود کردن تعداد بازدیدکنندگان بحث میکند.
انفجار سفر
سازمان ملل پیش بینی میکند که سالانه تعداد بازدید توریستهای بین المللی تا سال 2020 تقریباً دو برابر یعنی 1.6 میلیارد خواهد بود.
دوم، سهمیهبندی و در نتیجه لیستهای انتظار تبدیل به عادت خواهد شد. برای مثال، بعضی گروهها قبلاً برای محدودیت ترافیک برای مقصدهای حساس اکولوژیکی مانند بقایای تمدن اینکاها در ماچو پیچو پرو درخواست کردهاند. همچنان که سهمیهبندی شایعتر میشود، وجود لیستهای انتظار فراوان، به طور متناقضی، موجب تقاضا خواهد شد. بسیاری از افراد فقط به منظور حفظ کردن گزینۀ بازدید از مقصدهای سهمیهبندی شده صف خواهند کشید، حتی اگر آنها آن را انجام ندهند. ارزش یک مکان در مسیر -هر مسیری- باعث ایجاد فرصتهای مختلف کسبوکار خواهد شد، مشروع و غیره.
در نهایت، قیمتهای فوقالعاده و لیستهای انتظار چند دهه باعث ایجاد و گسترش مقصد هم در کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه میشود. بهعنوان مثال، چینیها، در حال توسعۀ جزایر هاوائی مانند هاینان و ماکائو، یک بهشت بازی در ساحل جنوبی چین، هستند. و بخاطر بازگشایی خط آهن کوینگهای تبت، براساس گزارش بی بی سی، تعداد بازدیدکنندگان در تبت در سال گذشته با 64 درصد افزایش به 4 میلیون نفر رسید. در همین حال، قماربازها در حال حاضر، احتمالاً در مکانهایی مانند Biloxi، می سی سی پی و دیترویت به کازینو هدایت شوند تا از شلوغی باریکۀ لاس وگاس جلوگیری شود.
هم اکنون چه میگذرد؟
شرکتها و دولتها همچنین در حال ایجاد کپیهای عینی از مقاصد محبوب هستند. برای مثال، برج ایفل در لاس وگاس و مرکز اپکوت دیزنی، دیده میشود، نه فقط در پاریس. کانالهای ونیز را میتوان در ماکائو، جایی که معیادگاه و کازینو ونیزی، دارای سه کانال در مجتمع 2،4 میلیارد دلاری و 10.5 میلیون متر مربعی است. نقاشیهای غار ماقبل تاریخ در Lascaux، فرانسه، برای بازدید از کپی بسیار دقیق 200 متری از چیز واقعی قابل دسترسی است.
درست همانطور که سایتها و سازهها میتوانند، نهادها نیز میتوانند در مکانهای جدید با موفقیت تکرار شوند. اگر صفوف تورم مسافران جهانی همه نمیتواند به مکان شما بیایند، شما میتوانید به سمت آنها بروید. بهعنوان مثال، گوگنهایم زمانی تنها موزۀ اختصاصی شهر نیویورک بود، اما اکنون تشکیلاتی است با موزههایی در بیلبائو، ونیز، برلین و لاس وگاس و قصد دارد تا به آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه نیز گسترش یابد. مدارس کسبوکار نیز دنبال یک استراتژی مشابه بودند. برای مثال، دانشکدۀ مدیریت Kellogg University of Northwestern برنامههای اجرایی جامع مشترک MBA را با مدارس در اسرائیل، آلمان، چین و کانادا ایجاد کرده است.
همچنان که کمبود اماکن افزایش مییابد، بسیاری از شرکتها فرصتهایی را برای سود بردن از طریق رسیدن به سطوح جدید تقاضا برای تجربیات معتبر-و غیرموثق- پیدا میکنند. با این حال، آنها نیز باید برای فراهم کردن فضا در این جهان که به طور فزایندهای شلوغ و متحرک است، اقدام کنند. در این راستا، دو راهبرد کمک خواهد کرد.
وقتی میتوانید ملحق شوید
به همان اندازه که در نقاط خاص مانند لندن، نیویورک و توکیو، اداره کردن هزینهمند است، بعضی از شرکتها همواره نیازمند دسترسی به استعدادها و مشتریان در مکانهای کلیدی خواهند بود و انتخاب کمتری برای رقابت با گردشگران برای منابع محدود شهر خواهند داشت. کسبوکارها باید مکانهای خود را در حال حاضر حفظ کنند. با ایجاد مراکز جدید قدرت اقتصادی در حال ظهور، شرکتها باید خود را در مناطق رو به افزایشی همچون پکن، ریودوژانیرو، مسکو و ابوظبی دایر کنند، در حالی که قیمت واقعی املاک و مستغلات، به صورت تقاضای خارج از حوزه، افزایش مییابد.
در صورت ضرورت، عقب بایستید
در برخی موارد، هزینهها برای کسبوکارهایی که با دستۀ زیادی از گردشگران سروکار دارند و در قلب شهرهایی با مکانهای فرهنگی مهم و یا جاذبههای دیگر، بسیار گران خواهد بود و از لحاظ لجستیکی مشکل خواهد بود. هتلها، تاکسیها و رستورانها به سادگی پر خواهند شد. یک پاسخ، که اکنون ارزشمند است، این است که به حومۀ شهر که زیرساخت لازم را دارد -یا حتی با همکاری دولت محلی برای توسعۀ جوامع جدید- نقل مکان کنند. مناطق تجاری مانند La Défense در پاریس و جوامع برنامهریزیشده مانند Reston، ویرجینیا، خارج از واشنگتن دی سی، مواردی از این دست هستند. زمان برای پیشرفتهای مشابه که در اطراف شهرهای متراکم دیگر به وجود آمده است، رسیده است.
یک و یا دو میلیارد مسافر بینالمللی دیگر نشان میدهد که دردسر بالقو، عظیم و فرصت برای کسبوکار است. کدامیک از اینها بستگی به این دارد که شرکتها چه میکنند، قبل از اینکه کسی به فروش بلیط نیویورک بپردازد؟
منبع: HBR