آیا شما بیش از اندازه مسئولیت پذیر هستید؟

آیا اغلب به نیازهای دیگران توجه می کنید اما نیازهای خود را نادیده می گیرید؟ آیا مکرراً به دیگران یادآوری می‌کنید که چه کاری باید انجام شود و از اینکه چقدر غیرمسئولانه به نظر می‌رسند اذیت می‌شوید؟ یا به بسیاری از کارهایی که از شما خواسته می شود «بله» می گویید، اما بعد احساس رنجش می کنید؟ اگر مشکلی پیش بیاید، آیا تمام بار نتیجه ی آن را به دوش خود می اندازید ؟ اگر چنین است، اینها می تواند نشانه هایی از احساس مسئولیت بیش از حد شما باشد. مسئولیت پذیری بیش از حد می تواند عادتی سخت برای ترک کردن باشد. کمک به دیگران باعث می شود احساس خوبی داشته باشیم: احساس شایستگی می کنیم، استرس خود را کاهش می دهیم و از کشمکش اجتناب می کنیم. این عادت توسط اطرافیان شما نیز تقویت می‌شود زیرا یاد می‌گیرند به شما وابسته باشند. اما اجازه ندهید تا احساس خستگی و رنجش به سراغتان بیاید. در این مقاله، نویسنده راهکارهای عملی برای یافتن تعادل مناسب تری از مسئولیت ارائه می دهد.


مسئولیت پذیری یک ویژگی اصلی رهبران بزرگ است. همانطور که اغلب ما میدانیم "رهبری مسئولیت پذیرفتن است در حالی که دیگران بهانه می آورند."

با این حال، رهبران همچنین می توانند ناخواسته بیش از حد مسئولیت پذیر شوند و وظایف، احساسات، اشتباهات و مشکلات دیگران را برای حل و فصل کردن در اختیار خود بگیرند. به عنوان مثال، آقای X، یک رهبر ارشد فناوری را در نظر بگیرید که تقریباً هر آخر هفته را به کار می گذراند تا تیمش را بیش از حد تحت فشار قرار ندهد. یا خانم Y، که نسبت به درگیری های شخصی یکی از اعضای تیم احساس مسئولیت و ناراحتی می کند. یا آقای Z، یکی از شرکای یک دفتر حقوقی، که به طور خستگی ناپذیری برای حل مشکلی که مشتری ایجاد کرده بود، کار می کرد تا اینکه از نظر جسمی بیمار شد.

انکارناپذیر است که عیب های بزرگتری از مسئولیت پذیری بیش از حد وجود دارد. اما وقتی کفه ترازو به سمت مسئولیت پذیری بیش از حد متمایل می شود، هم رهبران و هم تیمشان متضرر می‌شوند. رهبران بیش از حد مسئولیت پذیر می توانند به طور مداوم احساس کنند که بیش از اندازه تحت فشار هستند و این مسئله به فرسودگی منجر می شوند. رهبران با احساس مسئولیت بیش از حد می توانند دیگران را ناتوان کرده و اعتماد آنها را نسبت به توانایی های خود کاهش دهند. و اگر پحس رنجش را نشان نمی دهید و در درون خود دفن می کنید، تیم شما می‌تواند آن را تشخیص دهد و احساسات منفی شما را جذب کند.

شما میتوانید با بکار گرفتن استراتژی های زیر، حس مسئولیت پذیری خود را کنترل کنید و آن را به تعادل برسانید:

فرضیات خود را بررسی کنید

باورهای مربوط به مسئولیت بیش از حد خود را بررسی کنید. برای مثال، آقای X معتقد بود که باید بار اضافی را برای تیم حمل کند. آقای Z فکر می کرد که همه چیز به عهده او است که وضعیت مشتری خود را برطرف کند. مسئولیت پذیری بیش از حد می تواند از دوران کودکی شروع شود و با شخصیت انسان عجین شود. برای مثال، ممکن است به خود افتخار کنید که مسئولیت پذیر هستید و چون زمانی این مسئولیت‌پذیری فوق العاده به شما خدمت کرده است، به سختی می‌توانید هویت و ارزش شخصی‌تان را از آن جدا کنید. صرف نظر از چگونگی شروع مسئولیت بیش از حد، باورها و خودپنداره های ما می تواند این رفتار بی فایده را نگه دارد. برای اینکه عادت بیش از حد مسئولیت پذیری خود را از بین ببرید، باورها و ترس هایی که آن را زنده نگه می دارند بررسی کنید. آیا آنها واقعا حقیقت دارند؟

مسئولیت ها را دوباره به چهارچوب قبلی برگردانید و آن ها را برای به عهده گرفتن دیگران آزاد کنید و در نظر بگیرید که با این کار به دیگران قدرت می دهید: با اجازه دادن به آنها برای کلنجار رفتن با یک کار، حل مشکل خود یا قبول اشتباه، به آنها کمک می کنید تا شایستگی و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند.

مسئولیت ها را برگردانید

چه با میل و رغبت مسئولیتی را به عهده گرفتید چه اینکه به شما تحمیل شد، وقت آن رسیده است که آن را به صاحب واقعی آن برگردانید. از یک مسئولیت کوچک شروع کنید. مسئولیتی را که می توانید به شخص خاصی برگردانید، مشخص کنید. ممکن است کار ساده ای باشد که شخص دیگری باید انجام می داد مانند بازگرداندن مسئولیت یادآوری مهلت های پروژه به یکی دیگر از اعضای تیم. یا شاید، مانند خانم Y، چیزی مهم تر ،مانند واگذار کردن مسئولیت شاد بودن یکی از اعضای تیم به خود آن فرد.

مطمئن شوید که چه کاری انجام می دهید و چرا انجام می دهید و در یک طرح انتقال همکاری کنید. به عنوان مثال، ممکن است بگویید: " اخیراً همه چیز را در کارتابل خودم ممیزی کردم. من ایمیل های به روز رسانی مراحل پروژه را می نویسم و مسئولیت ادامه این پروژه با شماست. از شما می خواهم که از هفته آینده آن را به عهده بگیرید. آیا کمکی از من برای انتقال درست این مسئولیت ساخته است؟" 

در ابتدا انتظار چند مشکل کوچک را داشته باشید، اما در مقابل وسوسه بازگشت به درون گود احتیاط کنید، در غیر این صورت درست همان جایی که شروع کرده اید به پایان می رسد.

مشخص کنید که واقعاً مسئولیتتان چیست

وقتی احساس کردید وزن دنیا روی دوش شماست، تمرین نمودار دایره ای زیر را امتحان کنید:

 با برداشتن یک تکه کاغذ و فهرست کردن همه افراد درگیر در یک مسئولیت خاص شروع کنید. به عنوان مثال، در مورد آقای Z، این موقعیت شامل مدیرعامل، تیم اجرایی او، هیئت مدیره، تیمی از مشاوران استراتژی و سایر مشاوران حقوقی بود. اکنون روی کاغذ خود دایره ای بکشید و مسئولیت موقعیت را به هر فرد یا گروهی در لیست خود اختصاص دهید. این مقادیر را جمع کنید و درصد باقیمانده را تعیین کنید. مقدار باقی مانده تقریبی نزدیکتر از سهم واقعی شما از مسئولیت است. به عنوان مثال، علیرغم اینکه آقای Z در برآوردهای خود محافظه کار بود، سهم او از این نمودار دایره ای به 5 درصد ناچیز رسید.

این تمرین ساده می تواند به شما کمک کند تا با دقت بیشتری ارزیابی کنید که واقعاً چقدر مسئول هستید و آرامش به شما برگردد!

کمک پذیر باشید

اگر بیش از حد مسئولیت‌پذیر هستید، احتمالاً هر زمان که دیگران از شما درخواست کمک می‌کنند، «بله» می‌گویید، اما خودتان هیچ کمکی نمی‌خواهید. زمان آن رسیده است که بین کمک کردن و کمک خواستن یک تناسب برقرار کنید.

کمک پذیری را ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﯿﺪ. اگر کسی از شما پرسید که آیا می تواند مسئولیتی را از کارتابل شما برای انجام دادن بردارد یا پیشنهاد انجام کاری برای شما دارد، بگویید «بله». اگر نگران سنگین کردن وظایف آنها هستید، بدانید که پذیرش کمک به شما به آنها اجازه می دهد از همان احساسات مثبتی که شما از کمک به دیگران دارید لذت ببرند. هنگامی که حس پذیرش کمک را پذیرفتید، شروع به درخواست های خاص برای پشتیبانی کنید. به جای اینکه به طور مبهم اظهار کنید که "در این پروژه نیاز به کمک دارید"، درخواست های کمک صریح و کاملاً اصولی ارائه دهید. رهبرانی که درخواست کمک می کنند، حس مثبت بودن، الهام بخشی و ارتباط را در تیم خود افزایش می دهند.

همدلی کنید - بدون اینکه مشکلات دیگران را بر عهده بگیرید

نیروی کار امروزی مایل به اشتراک گذاشتن چالش های شخصی است که برای ایجاد یک محل کار پایدار و از نظر ذهنی سالم حیاتی است . با این حال، برای رهبران بیش از حد مسئولیت پذیر که مستعد تحمل بار عاطفی دیگران هستند، این می تواند بر بار عاطفی شخصی شما بیفزاید. برای محافظت از خود در برابر سرایت عواطف و جنبه های منفی بالقوه در همدلی بیش از حد، یاد بگیرید که چگونه مرز بین همدلی برای شناخت مشکل آن فرد(که شامل در نظر گرفتن دیدگاه دیگران برای درک آنچه فکر و احساس می کند) و همدلی عاطفی با او را رعایت کنید. همدلی عاطفی به دیگران اجازه میدهد بدون در نظر گرفتن هرچیزی و حتی شاید بدون قصد و غرض به سلامت روانی شما آسیب بزنند. برای تمرین همدلی شناختی، روی جستجوی اطلاعات بیشتر تمرکز کنید. به جای اینکه از نظر عاطفی خود را در جای او قرار دهید، برای درک بهتر اینکه در مورد مشکلاتش چه فکر و احساسی دارد، سؤال بپرسید. با برخورد به عنوان پرسشگر بجای یک اسفنج عاطفی می توانید همدردی نشان دهید و در عین حال از خود در برابر آسیب های جانبی همدلی عاطفی بیش از حد محافظت کنید.

با خودتان مهربان باشید

تغییر عادات و رفتارهای ما بسیار سخت است. اغلب بیشتر از آنچه پیش بینی میکنیم طول می کشد و در نتیجه احساس ناراحتی می کنیم. همچنین ممکن است برای کسانی که به شما تکیه کرده اند نیز سخت باشد و در اوایل این تغییر با مقاومت آنها رو به رو شوید.

 هنگامی که به الگوی جدیدی از مسئولیت پذیری متعادل رسیدید، صبور و آرام باشید. شکست بخشی طبیعی از فرآیند تغییر است. به‌جای سرزنش کردن خود در زمان وقوع خطای اجتناب‌ناپذیر، آن را فرصتی برای یادگیری ببینید. از خود بپرسید: چه چیزی می توانم از این شکست یاد بگیرم؟ و چه کاری باید برای بازگشت به مسیر درست انجام بدهم؟

تعیین محدوده برای مسئولیت های شما به این معنی نیست از چیزی که متعلق به شماست چشم پوشی کنید، بلکه یافتن تعادل مناسب تری است. با قبول 100% مسئولیت خود، اما نه بیشتر، از استرس های غیرضروری جلوگیری می کنید و به دیگران قدرت می دهید و به رشد آنها کمک می کنید.


منبع: HBR