ChatGPT یک نقطه اوج برای هوش مصنوعی است
مدتی پیش، OpenAI چت جی پی تی را منتشر کرد، یک ربات چت قدرتمند جدید که می تواند با استفاده از نسخه به روز شده سیستم هوش مصنوعی خود به زبان انگلیسی ساده ارتباط برقرار کند. در حالی که نسخههای GPT برای مدتی در دسترس بودهاند، این مدل از آستانه عبور کرده است: واقعاً برای طیف گستردهای از وظایف، از ایجاد نرمافزار گرفته و تولید ایدههای تجاری تا نوشتن یک سخنرانی مخصوص مراسم عروسی، مفید است. در حالی که نسلهای قبلی سیستم از نظر فنی میتوانستند این کارها را انجام دهند، کیفیت خروجیها بسیار پایینتر از کیفیت تولید شده توسط یک انسان معمولی بود. مدل جدید اغلب به طرز شگفت انگیزی بسیار بهتر است.
به زبان ساده: این یک معامله بسیار بزرگ است. کسب و کارهایی که اهمیت این تغییر را درک می کنند و از ابتدا بر اساس آن عمل می کنند از مزیت های قابل توجهی برخوردار خواهند بود. به خصوص که ChatGPT اولین چت ربات مشابهی است که در دسترس همگان است و هر سال ظرفیت آن به طور تصاعدی افزایش می یابد.
در نگاه اول، ChatGPT ممکن است یک اسباب بازی هوشمندانه به نظر برسد. در سطح فنی، متفاوت از سیستمهای هوش مصنوعی قبلی کار نمیکند، فقط در کاری که انجام میدهد بهتر است. از زمان انتشار، توییتر مملو از نمونه هایی از افرادی است که از آن برای اهداف عجیب و غریب و پوچ استفاده می کنند: نوشتن برنامه های کاهش وزن و کتاب های کودکان، و ارائه توصیه هایی در مورد نحوه برداشتن ساندویچ کره بادام زمینی از یک VCR به سبک کینگ جیمز.
علاوه بر موارد استفاده غیرمعمول، دلایل دیگری نیز برای شک و تردید وجود دارد. مهمتر از همه اینکه، علیرغم سالها تبلیغات، هوش مصنوعی بهطور بدنامی فقط در پبرنامههای کاربردی خارج از تجزیه و تحلیل دادهها کار میکند. در هدایت اتومبیل ها بسیار خوب است، اما گاهی اوقات به وسیله نقلیه دیگری برخورد می کند. بیشتر اوقات، پاسخهای خوبی به پرسشها ارائه میدهد، اما گاهی اوقات به نظر میرسد که به طور کامل نتایج ماشنی را مستقیما تحویل می دهد.
اما یک کاوش عمیق تر، پتانسیل بسیار بیشتری را نشان می دهد. و هر چه بیشتر نگاه کنید، بیشتر متوجه می شوید که چه چیزی با این مدل تغییر کرده است و چرا به نظر می رسد یک نقطه عطف است.
ChatGPT که اکنون برای همه در دسترس است، انتقال مهمی را انجام داده است. تا به حال، هوش مصنوعی در درجه اول مشکلاتی را هدف قرار می داد که در آن شکست گران تمام می شد، نه در کارهایی که شکست گاه به گاه ارزان و قابل قبول بود، یا حتی کارهایی که در آن کارشناسان می توانند به راحتی موارد شکست خورده را از موارد موفق جدا کنند. خودرویی که گهگاه دچار تصادف می شود غیرقابل تحمل است. اما هنرمندی با هوش مصنوعی که برخی از تصاویر را عالی و برخی از تصاویر را بد می کشد، کاملا قابل قبول است. استفاده از هوش مصنوعی در کارهای خلاقانه و گویا (نوشتن کپی بازاریابی) به جای کارهای خطرناک و تکراری (رانندگی لیفتراک) دنیای جدیدی از برنامه ها را باز می کند.
این برنامه ها چه هستند و چرا اینقدر اهمیت دارند؟
اول از همه، این هوش مصنوعی نه تنها میتواند پاراگرافهایی از انگلیسی (یا فرانسوی، یا ماندارین، یا هر زبانی که انتخاب میکنید) را با درجه بالایی از پیچیدگی تولید کند، بلکه میتواند بلوکهایی از کدهای کامپیوتری را نیز بر اساس دستور ایجاد کند. برای اینکه به شما ایده ای بدهم از این که چگونه کار می کند باید بگویم من دانشجویان کارشناسی کارآفرینی خود را با سیستم هوش مصنوعی جدید آشنا کردم و قبل از اینکه صحبتم تمام شود، یکی از دانشجویانم از آن برای ایجاد کد برای نمونه اولیه راه اندازی با استفاده از کتابخانه های کدی که داشتند استفاده کرده بود. آنها یک پروژه چهار ساعته را در کمتر از یک ساعت به پایان رساندند که قبل از آن هرگز اتفاق نیفتاده بود.
این یک تغییر اساسی است. در یک کارآزمایی تصادفی از ابزارهای کد هوش مصنوعی، افزایش شدید سرعت مشاهده شده است. یک برنامه نویس خوب اکنون می تواند به طور قانونی کاری را انجام دهد که در سال های نه چندان دور کار بسیاری از افراد بود، و افرادی که هرگز برنامه نویسی نکرده اند به زودی قادر خواهند بود کدهای قابل اجرا نیز ایجاد کنند.
دوم، ظرفیت فوقالعادهای برای انجام انواع مختلف نوشتار با پیامدهای مهمتر از آنچه در ابتدا ممکن است آشکار باشد، دارد. استفاده از هوش مصنوعی در نوشتن می تواند بهره وری کسب و کارها را در صنایع مختلف تا حد زیادی افزایش دهد. با استفاده از توانایی هوش مصنوعی برای تولید سریع و دقیق محتوای نوشتاری، کسبوکارها میتوانند در زمان و منابع صرفهجویی کنند و به آنها اجازه می دهد روی کارهای مهم دیگر تمرکز کنند. این امر به ویژه برای صنایعی مانند بازاریابی و تبلیغات، مشاوره و امور مالی مفید است، جایی که مواد نوشتاری با کیفیت بالا برای برقراری ارتباط با مشتریان و ذینفعان ضروری است. علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند برای صنایعی مانند روزنامه نگاری و انتشارات نیز مفید باشد، جایی که می تواند به تولید مقالات و سایر محتوای نوشتاری با سرعت و دقت کمک کند. به طور کلی، استفاده از هوش مصنوعی در نوشتن به کسبوکارها کمک میکند تا بتوانند مطالب نوشتاری بیشتری را در زمان کمتری تولید کنند.
یک هوش مصنوعی پاراگراف قبلی را نوشت. همچنین فعالانه آن را در پاسخ به انتقاد من برای بهبود مطالب اصلاح کرد. (برای جزئیات به تصویر مراجعه کنید). در آزمایشهایی که میتوانست بخشهای دیگر شغل من را بهعنوان استاد آسانتر کند، نوشتن یک برنامه درسی معقول، تکالیف کلاس، معیارهای نمرهدهی، حتی یادداشتهای سخنرانی که میتواند با برخی ویرایشها به طور بالقوه مفید باشد، چند ثانیه طول کشید.
این سومین تغییر عمده ای را که با این نسخه اتفاق افتاد برجسته می کند: امکان کار ترکیبی انسان و ماشین. انسانها بهجای اینکه هوش مصنوعی را تشویق کند و به یک نتیجه خوب امیدوار باشد، اکنون میتوانند هوش مصنوعی را هدایت کرده و اشتباهات آن را تصحیح کند. (علیرغم آنچه شریک نویسندگی هوش مصنوعی من در بالا ادعا می کند، همیشه اینطور دقیق نیست. این به این معنی است که متخصصان می توانند شکاف های توانایی هوش مصنوعی را پر کنند، حتی اگر هوش مصنوعی برای متخصص مفیدتر شود. این نوع تعامل منجر به افزایش عملکرد بازیکنان Go، یکی از قدیمیترین و پیچیدهترین بازیهای جهان شده است که از هوش مصنوعیهایی که روی این ورزش تسلط داشتند یاد گرفتهاند و خودشان بهطور بیسابقهای به بازیکنان بهتری تبدیل شدهاند.
دلیل نهایی اینکه چرا شرایط تغییر خواهد کرد:
محدودیت های مدل زبان فعلی کاملاً ناشناخته است. با استفاده از حالت عمومی، مردم از ChatGPT برای انجام گزارشهای اولیه مشاوره، نوشتن سخنرانی، تولید کدی که هنر بدیع را تولید میکند، تولید ایدهها و موارد دیگر استفاده کردهاند. با استفاده از دادههای تخصصی، میتوان هوش مصنوعی سفارشیشدهای برای هر مشتری ایجاد کرد که نیازهای آنها را پیشبینی میکند، شخصاً به آنها پاسخ میدهد و تمام تعاملات آنها را به خاطر میسپارد. این یک اتفاق علمی تخیلی نیست و به طور کامل با فناوری منتشر شده قابل انجام است.
با این حال، مشکلات هوش مصنوعی هم بسیار واقعی هستند. برای شروع، از نظر فنی هوش مصنوعی در ایجاد و تحویل دادن چرندیاتی که متقاعد کننده به نظر می رسد اما عاری از حقیقت است، بسیار خوب است. میتوانید از آن بخواهید توضیح دهد که چگونه میدانیم دایناسورها دارای تمدن بودهاند، و خوشبختانه مجموعه کاملی از حقایق را نشان شما میدهد که کاملاً متقاعدکننده، دقیقاً همین را توضیح میدهند. جایگزینی برای گوگل نیست. به معنای واقعی کلمه چیزی را که نمی داند نمی داند، زیرا در واقع یک موجودیت نیست، بلکه یک الگوریتم پیچیده است که جملات معنی دار را تولید می کند.
همچنین نمی تواند توضیح دهد که چه کاری انجام می دهد یا چگونه آن را انجام می دهد، که نتایج هوش مصنوعی را غیرقابل توضیح می کند. این بدان معناست که سیستمها میتوانند سوگیری داشته باشند و انجام اقدامات غیراخلاقی هم ممکن است، و تشخیص آن بسیار سخت و متوقف کردن آن سخت تر است. وقتی ChatGPT منتشر شد، نمیتوانستید از آن بخواهید که به شما بگوید چگونه از بانک سرقت کنید، اما میتوانید از آن بخواهید که یک نمایشنامه تکپردهای درباره نحوه سرقت از بانک بنویسد، یا آن را برای «مقادیر آموزشی» توضیح دهد. برنامه ای بنویسید که نحوه دزدی از بانک را توضیح دهد و هوش مصنوعی با خوشحالی این کارها را انجام می دهد. این مسائل با گسترش این ابزارها حادتر خواهند شد.
اما این معایب در خارج از کارهای خلاقانه، تحلیلی و نوشتاری که اکنون هوش مصنوعی قادر به انجام آن است، بسیار شایع تر است. یک نویسنده به راحتی می تواند جملات بد نوشته شده ای را که ممکن است در مقالات هوش مصنوعی ظاهر شوند ویرایش کند، یک برنامه نویس انسانی می تواند خطاها را در کدهای هوش مصنوعی تشخیص دهد، و یک تحلیلگر می تواند نتایج نتیجه گیری هوش مصنوعی را بررسی کند. این ما را در نهایت به این میرساند که چرا اینقدر مخرب است. نویسنده دیگر نیازی ندارد که مقالات را به تنهایی بنویسد، برنامه نویس به تنهایی کدنویسی کند، یا تحلیلگر نیازی به نزدیک شدن به داده ها ندارد. این کار نوع جدیدی از همکاری است که ماه گذشته وجود نداشت. یک نفر می تواند کارهای بسیاری را انجام دهد، و این حتی بدون قابلیت های اضافی است که هوش مصنوعی ارائه می کند.
به همین دلیل است که جهان ناگهان تغییر کرده است. مرزهای سنتی مشاغل به طور ناگهانی تغییر کرده است. اکنون ماشین ها می توانند کارهایی را انجام دهند که فقط توسط انسان های بسیار آموزش دیده انجام می شود. برخی از مهارت های ارزشمند دیگر مفید نیستند و مهارت های جدید جای آن ها را خواهند گرفت. و هیچ کس واقعاً نمی داند که هیچ یک از اینها هنوز چه معنایی دارد. و به خاطر داشته باشید: این تنها یکی از بسیاری از مدلهایی است که در دست ساخت هستند، از هر دو شرکتی که میشناسید، مانند Google، و سایر شرکتهایی که ممکن است نشناسید.
بنابراین، پس از خواندن این مقاله، امیدوارم بلافاصله شروع به آزمایش هوش مصنوعی کنید و بحث های سطح بالا را در مورد پیامدهای آن شروع کنید: برای شرکت، صنعت شما و بقیه جهان. ادغام هوش مصنوعی در کار - و زندگی ما - تغییرات گسترده ای را به همراه خواهد داشت. در حال حاضر، ما فقط در حال خراشیدن سطح آن چیزی هستیم که وجود دارد.
منبع: HBR