کارآفرینان چه زمانی باید برنامه های تجاری خود را بنویسند؟

برنامه‌ریزی به‌صرفه است. بر اساس تحقیقات، کارآفرینانی که طرح‌های تجاری می‌نویسند، احتمال موفقیت بیش‌تری دارند. اما در حالی که این ممکن است برخی از کارآفرینان را وسوسه کند که نوشتن یک برنامه را اولویت خود قرار دهند، مطالعات دیگری نشان می‌دهند که نوشتن یک برنامه در ابتدای کار ایده بسیار بدی است. بهتر است که منتظر بمانید، زمان زیادی را به نوشتن برنامه اختصاص ندهید، و مهم‌تر از همه، برنامه خود را با سایر فعالیت‌های کلیدی استارتاپ همگام‌سازی کنید.

سوالات اساسی

داشتن یک طرح کسب و کار استارتاپ در همان ابتدا ایده خوبی به نظر می‌رسد زیرا به سؤالات اساسی مانند "اکنون کجا هستیم؟"، "به کجا می‌خواهیم برسیم؟" و "چگونه می‌خواهیم به آن‌جا برسیم؟" پاسخ می‌دهد. با تفصیل چگونگی سازماندهی وابستگی‌های متقابل پیچیده مانند مشتریان، رقبا، عملیات، تدارکات، بازاریابی و فروش، به‌نظر می‌رسد که نوشتن یک برنامه ابتدایی، اقدامات لازم ما را برنامه‌ریزی کرده و پیوند بین آن‌ها و عملکرد را برای سرمایه‌گذاری جدید تقویت می‌کند. همان‌طور که اشاره کردیم، برنامه‌ریزی ارزشمند است. در مقالات دیگر، بیش از 1000 استارت‌آپ را بررسی کردیم، آن‌ها را به برنامه‌ریزان و غیربرنامه‌ریزان تفکیک کردیم و متوجه شدیم که کارآفرینانی که برنامه‌ریزی می‌کنند، توانایی بیشتری برای ایجاد یک سرمایه‌گذاری جدید و بادوام دارند.

اما کلید واقعی موفقیت در تجارت، انعطاف‌پذیری و پاسخگویی درست به فرصت‌ها است. کارآفرینان اغلب مجبورند زمانی که مشخص می‌شود مشتری اصلی آن‌ها مشتری مناسبی نیست، یا زمانی که معلوم می‌شود که محصول یا خدمات آن‌ها در یک بازار جایگزین مناسب‌تر است، کسب و کار خود را تغییر دهند. به دلیل این واقعیت‌ها، طرح‌های تجاری که در ابتدا نوشته می‌شوند به چیزی بیش از یک افسانه ختم نمی‌شوند. و نوشتن یک برنامه زمان می‌برد – زمانی که می‌توان صرف ارزیابی فرصت‌ها کرد. خطر دیگری هم در کمین است، یک طرح ممکن است کارآفرین را در یک احساس امنیت کاذب محبوس کند که مانع از دیدن فرصت واقعی - به جای یک فرصت خیالی - شود.

برای ارائه کمک واقعی و عملی به استارت‌آپ‌ها، به داده‌های Panel Study Entrepreneurial Dynamics II درباره 1000 کارآفرین آمریکایی بازگشتیم. با استفاده از این داده‌های نماینده، تلاش کارآفرینان برای ایجاد یک سرمایه‌گذاری جدید و با دوام را در یک دوره شش‌ساله (2005-2011) ترسیم کردیم. در ردیابی این کارآفرینان در طول این مدت زمان، بر تجزیه و تحلیل خود برای کنترل پیشینه یک کارآفرین و شرایط استارت‌آپی مانند تحصیلات بنیان‌گذار و تجربه قبلی وی، که از تحقیقات قبلی خود می‌دانستیم بر شانس موفقیت تأثیر می‌گذارد، دقت داشتیم.

برای کنترل این تأثیرات، از یک تکنیک آماری شناخته شده برای تفکیک کارآفرینان بالقوه به دو گروه استفاده کردیم: برنامه‌ریزان و غیر برنامه‌ریزان. این به ما این امکان را داد که "دوقلوهای آماری" ایجاد کنیم - جفت استارت‌آپ‌های مشابه در ابعاد مختلف، با این تفاوت که یکی برنامه‌ریز است و دیگری نه. در نتیجه، ما توانستیم با اطمینان بیشتری تشخیص دهیم که زمان‌بندی طرح کسب و کار چه تاثیری بر دستیابی به قابلیت سرمایه‌گذاری دارد.

ما دریافتیم که به‌طور متوسط، موفق‌ترین کارآفرینان کسانی بودند که برنامه کسب و کار خود را بین 6 تا 12 ماه پس از تصمیم برای شروع یک کسب و کار نوشتند. نوشتن یک برنامه در این بازه زمانی، احتمال موفقیت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر را تا 8 درصد افزایش می‌دهد. اما ثابت شد که نوشتن آن‌ها زودتر یا دیرتر از این بازه تأثیر قابل‌توجهی بر موفقیت آن‌ها در آینده ندارد.

در مرحله بعد، ما بررسی کردیم که بنیان‌گذاران چه مدت زمانی را باید به نوشتن یک برنامه اختصاص دهند. ما دریافتیم که زمان بهینه برای صرف برنامه سه‌ماه است. این کار، شانس ایجاد یک سرمایه گذاری قابل دوام را تا 12 درصد افزایش داد. صرف زمان بیشتر از این بیهوده بود، بیش‌تر به این دلیل که اطلاعات مورد استفاده برای اطلاع رسانی طرح ارز خود را از دست می‌دهد. صرف یک یا دو ماه روی این طرح هم به‌همان اندازه بد بود. اگر انتخاب بین نوشتن سریع برنامه یا ننوشتن برنامه بود، کارآفرین بهتر بود اصلاً برنامه ننویسد.

ما متوجه شدیم که زمانی که پلان ترتیب داده می‌شود واقعا اهمیت دارد. نوشتن یک برنامه در کنار فعالیت‌های اولیه مانند تعریف بازار یا جمع‌آوری اطلاعات در مورد رقبا، هیچ چیزی به شانس ایجاد یک سرمایه‌گذاری جدید بادوام اضافه نمی‌کند. زمانی که کارآفرین قبلاً کارگرانی را استخدام کرده یا بودجه خارجی دریافت کرده هم نوشتن یک طرح به همان اندازه بی معنی است. در واقع، اگر برنامه ای در حین انجام این فعالیت ها نوشته شود، کارآفرینان شانس کمتری برای رسیدن به قابلیت سرمایه‌گذاری نسبت به کسانی که برنامه‌ای ننوشته‌اند، دارند.

ما متوجه شدیم که نقطه مناسب نوشتن یک برنامه، زمانی است که کارآفرین در واقع با مشتریان صحبت می‌کند، محصول خود را برای بازار آماده می‌کند و به فعالیت‌های تبلیغاتی و بازاریابی خود فکر می‌کند. ایجاد یک طرح کاغذی در کنار این فعالیت‌ها، شانس سرمایه گذاری یک استارت آپ را تا 27 درصد افزایش می‌دهد.

اما این باید اهمیت حیاتی صرف زمان برای نوشتن یک برنامه خوب را کاهش دهد. برای این که یک طرح موثر باشد، باید به جزئیات مهمی بپردازید، برای مثال این‌که فرصت چیست، مشتریان شما چه کسانی هستند، چرا رقبا باید ترسیده باشند، و چگونه شرکت عمل می‌کند و چطور کسب درآمد می‌کند.

با این حال، آن‌چه در مورد تحقیقات ما جدید است، این است که نشان می‌دهیم زمان‌بندی واقعاً مهم است. توصیه ما به کارآفرینان این است که طرحی را خیلی زود ننویسند، زمان زیادی را صرف آن نکنند و مطمئن شوند که نوشتن برنامه در کنار سایر فعالیت‌هایی که واقعاً سرمایه‌گذاری را به جلو می‌برند، انجام می‌شود. این‌ها توصیه‌های خوبی هستند که نه‌تنها برای کارآفرینان، بلکه برای مدیران سازمان‌های در حال رشد بزرگ‌تر که نیاز به برنامه‌ریزی در زمینه‌هایی دارند - مانند استارت‌آپ‌ها - که در آن اطلاعات گم شده یا محیط بسیار نامشخص است، مفید واقع می‌شوند.

منبع: HBR