قیمت نفت منفی شد اما قیمت منفی نفت یعنی چه؟ آیا این بازی جدید آمریکا با قدرت نمایی برای تصاحب این بازار است و یا اینکه سقوط با فناوریهای نوظهور ارتباطی دارد؟ آیا باید پذیرفت که با فراگیری ویروس کرونا باید از این به بعد منتظر تنشهایی اینچنینی در بازار دنیا باشیم یا باز هم روزهای بدون افزایش و کاهش قیمت نفت باز خواهند گشت؟
افت قیمت نفت به قیمتی زیر صفر معنی آن دارد که مثلا تولیدکنندگان در آمریکا نه تنها در ازای تحویل نفت از مشتریان پول نخواهند گرفت بلکه برای تحویل و حمل آن نیز بهای آن را به مشتری میپردازند. چندی پیش شرکت مشاوره مدیریت مککینزی در مقالهای به کاهش قیمت نفت پرداخت و در این مورد پیشبینیهایی کرد. در ادامه این مقاله را میخوانیم.
قیمتهای نفت کاهش یافته است و البته ممکن است که فکر کنیم این قیمت به مصرفکنندگان کمک میکند اما نتیجهی آن این است که کشورها و شرکتهای وابسته به انرژی را نگران میکند. در اینجا یک برگه تقلب در مورد آنچه اتفاق میافتد و پیامدهای آن توسط شرکت مککینزی را مطالعه میکنیم.
پیش زمینه
در سال ۲۰۱۹، قیمت هر بشکه نفت از 107 دلار به کمتر از 50 دلار کاهش یافت و اکنون در زمان نگارش این متن قیمت نفت منفی شده است. در سال ۲۰۱۹ این قیمتها به سطح سال 2009 رسید و تقریباً همه شگفت زده شدند. اما بیایید حدس بزنیم که چه بازاری شگفت زدگی را دوست ندارد؟ درست حدس زدید بورس اوراق بهادار شگفتی را دوست ندارند و در نتیجهی آن بسیاری از شاخصهای جهانی کاهش یافتهاند. بیایید برخی از پیامدهای کاهش قیمت نفت و حتی منفی شدن آن را در نظر بگیریم.
خبر خوب
برای مصرفکنندگان آمریکایی، افت قیمت نفت بسیار عالی است. یک خانواده دارای اتومبیل که در هر ماه 2000 مایل حرکت میکند، مجبور است ۴۵۰ لیتر بنزین بخرد. با کاهش قیمت بنزین و نرخ شناور آن در آمریکا این اتفاق میافتد که هزینهی بنزین برای خانوارهای آمریکایی حتی کمتر از سال ۲۰۰۳ خواهد شد!
در آن طرف دنیا مصرفکنندگان اروپایی و ژاپنی که بسیار کمتر رانندگی میکنند و مالیات سهم بسیار بالاتری از قیمت بنزین را به خود اختصاص میدهد، به همان اندازه سود نمیبرند. با این وجود، از آنجا که هر دو بازار واردکننده هستند، نفت ارزان، کمی باعث رونق و در نتیجه جهش اقتصادی میشود. قیمت حاملها پایین میآید و قیمت حمل و نقل کاهش یافته و خب در درازمدت قیمت تمام شدهی کالا نیز کم خواهد شد.
از سوی دیگر، این نهایتا باعث افزایش توان بدهیهای دولتی به صندوقهای بازنشتگی در این کشورها میشود. نهایتا باید تفسیر کرد که در یک نگاه، سود خالص برای مردم و دولت!
کشورهایی که مانند هند به قیمت نفت یارانه میدهند، اما تولیدکنندهی آن نیستند؛ نیز سود خواهند برد (گرچه آنها واقعاً باید از فرصت کاهش یارانهها در راه حذف کلی آنها استفاده کنند). تحلیلگران معتقدند که مثلا سقوط قیمت 20 دلار در هر بشکه، رشد تولید ناخالص داخلی جهانی را 0.4 درصد افزایش میدهد.
اما خبر بد
بدیهی است، سقوط قیمت برای شرکتهای نفتی بد است. شاخص انرژی S&P افت میکند و تولیدکنندگان گران قیمت ممکن است برخی از عملیاتها را متوقف کنند و شاید حتی به قیمت منفی تن دهند. روزنامه فایننشال تایمز تخمین زده است که حدود 1 تریلیون دلار در پروژههای تولیدی برنامهریزی در حوزهی نفت شده در خطر انصراف است.
اما وضعیت واقعاً نگران کننده و کاملاً ترسناک مربوط به تولیدکنندگان دولتی است. سادهی ماجرا این است که زندگی در بسیاری از مکانهایی که به سوختهای فسیلی تکیه میکنند اصلا آسان نیست. برای مثال کاهش قیمتها در بودجه آمریکا باعث ایجاد مشکلاتی میشود و میتواند اثرات گستردهتری داشته باشد. از بین کشورهای صاحب صنایع در حوزهی نفت در نظر بگیرید که:
- واحد پول نیجریه در پایینترین سطح خود در برابر دلار از سال ۱۹۹۹ است.
- در روسیه روبل که واحد پولی آن است به سختی نفس میکشد که جای تعجب ندارد، زیرا نفت و گاز حدود سه چهارم صادرات کشور را شامل میشود. روبل ضعیفتر باعث افزایش قیمت مواد غذایی در آن کشور میشود. علاوه بر این، بانکهای بینالمللی سهمی در بدهی روسیه دارند. اگر این بدهی قابل تسویه نباشد، سیستم مالی جهانی آسیب جدی میبیند.
- در ونزوئلا کشور در غرقاب بیپولی دست و پا میزند و این به صورت پیشفرض یک بحران دیگر است.
- سناریو برای عراق، ایران و لیبی تقریبا یکسان است. این کشورها برای درآمد صادراتی و بودجه داخلی خود تقریباً به نفت اتکا دارند. در منطقهای که به سختی دچار آشفتگی است، کمتر از این نیز تصور نمیرود.
- اما در کشورهای توسعه یافته مانند نروژ چطور؟ حتی در نروژ زنگ خطر «رکود شدید» به صدا در آمده.
عادت نکنید
خب تا اینجا با بدیها و خوبیها مواجه شدیم اما قدم بعدی چیست؟؟ همه خود تحلیل میکنند اما در عمل چه چیزی از آب درخواهد آمد؟ برخی از تحلیلگران میگویند که قیمتها طی شش ماه دوباره بالا میروند. برخی دیگر فکر میکنند که دو سال یا بیشتر پایین خواهند ماند. برخی معتقدند سرانجام قیمتها به 100 دلار در هر بشکه بر میگردد. برخی دیگر میگویند که آنها دوباره به یک تعادل جدید باز خواهند گشت - شاید 80 دلار. اما به نظر ما پیشبینی کاملا بیفایده است.
با این حال، باید پذیرفت که حتی 60 دلار در هر بشکه نیز قیمت پایداری نیست. آنچه مسلم است در حال حاضر، شرکتهای فعال در حوزههای انرژی سرمایهگذاری بالادستی را کاهش خواهند داد. همچنین، با قیمت کنونی در بازار نفت بسیاری از تولیدات با هزینه بالاتر دیگر صرفهی اقتصادی ندارد و در نتیجه باز هم بازار به تعادل نزدیک خواهد شد و در مدتی بعد قیمتها افزایش پیدا خواهد کرد.
از این گذشته، عربستان سعودی چندی است که اعلام کرده است، اولویت آن حمایت از سهم بازار اوپک است. بنابراین، تولیدکنندگان میلی به کاهش فردی تولید در بازار ندارند و اگر عربستان سعودی تصمیم بگیرد که تهاجمیتر شود و تولید بیشتری داشته باشد، بدیهی است که قیمتها مجددا دستخوش کاهش خواهد بود. اما واقعیت کنونی این است که اکنون اوپک از قیمت بسیار پایین نفت رنج میبرد. نتیجهگیری از این بحث این است که همواره بازار رو به توازن است و بعد از مدتی با نیروهای مقابل هم خنثی خواهد.
و صحبت از رانندگی. . .
هنگامی که قیمت بنزین بالاست است، اتومبیلهای برقی بسیار جذابتر هستند زیرا از لحاظ هزینه کل مالکیت اقتصادی رقابتیتر هستند «به این معنی که برای کار کردن یک وسیله نقلیه چقدر هزینه باید در نظر گرفت» این هزینه شامل هزینهی سوخت و خود ماشین است. در کشورهایی مثل ایران عموما هزینهی سوخت در این معادله به حساب نمیآید. قیمت پایین نفت باعث افزایش اشتیاق به کشف روشهای جایگزین رانندگی میشود.
در حال حاضر، صنعت نوپای اتومبیل برقی به طریقی که نیاز به ایستگاههای شارژ دارد، به قیمت بالای نفت احتیاج دارد تا به بقای خود ادامه دهد و مشخصا این صنعت اکنون صدمه دیده است. به عنوان مثال: قیمت سهم تسلا چندی است که کاهش یافته و میزان فروش خودروهای الکترونیکی نیز وضع خوبی ندارد.
نفت دیگر به اوج نمیرسد؟ شوخی نکنید
هر چقدر هم پیشگوی خوبی باشید باز هم نمیتوانید قطعا بگویید که نفت اوج دیگری را تجربه نمیکند. تصور پشت این نظریه این است که تولید نفت در دنیا به حداکثر رسیده و بنابراین کاهش آن غیرقابل توصیف و اجتناب ناپذیر است. قبلا هم پیشبینی شده بود در دهه 1960 قیمت به اوج خود رسیده بوده و بعد از آن کاهشی خواهد بود.
این ایده طرفداران زیادی داشت حتی افراد شاخص این صنعت مانند: مدیر نفتی تگزاس، تی. بوون پیکنز، که در سال 2004 گفت که "ما قبلا ۹۰ میلیون بشکه تولید میکردیم و هرگز دیگر بیش از 82 میلیون در روز بشکه تولید نخواهیم کرد". دیدید که اینطور نشد، در بازار نفت همیشه اوج و نزولی وجود داشت، اگر چه در چند سال گذشته، به لطف بیشتر بهرهبرداری از منابع شیل (منابع نفت سنگی) ، بهبودی نیز حاصل شده است. شاید طرفداران این نظریه خیلی موافق نباشند، اما نفت بار دیگر اوج خواهد گرفت.
اگر میخواهید یک قدم از پیشبینی و بازار جلوتر باشید به جای شرط بستن روی قیمت نفت بر روی نبوغ پیشروهای این صنعت شرط ببندید. قیمتهای بالا همیشه جایگزینهایی را از سمت تقاضا وارد بازی میکند و همیشه این جایگزینها در فرم کارایی و اندازهگیری وارد میشوند.
مثلا نوآوریهای جدیدی که باعث کارایی بهتر میشوند. در کانادا این کار با استخراج نفت از ماسههای نفتی و در آمریکا از نفت سنگ (شیل) انجام شد. اساسا باید باور کرد که قیمت نفت بالا خواهد رفت و وقتی این اتفاق افتاد، علاقه به جایگزینهای آن نیز با رویکرد ایجاد منفعت اقتصادی بوجود میآید. جایگزینهایی که مجددا قیمت نفت را کاهش خواهد داد. هر چقدر بگردید هیچ دلیلی بر روی زمین – یا حتی زیر آن – برای ثبات همیشگی قیمت نفت پیدا نخواهید کرد.