چگونه کاربردهای بلاکچین، فراتر از پول و راهکارهای مالی خواهد رفت؟

  1. مبرای فهم تغییراتی که فناوری بلاکچین (زنجیره‌بلوک) با خود به همراه می‌آورد، ابتدا باید با گسترده‌ترین نمونه کاربردی آن تا به امروز آشنا شد: بیتکوین (Bitcoin)

در پاییز سال 2014، در دانشگاهMIT  پروژه‌ای در مقیاس بزرگ اجرا شد که در آن به 4494 دانشجوی دوره کارشناسی، مقداری بیتکوین دادند. غالب دانشجویان، نهایتاً رمزارز ارائه‌شده را به دلیل انتظار افزایش قیمتش در آینده، نگه داشتند و از آن استفاده‌ای نکردند. قیمت هر واحد بیتکوین زمانی که بین دانشجویان توزیع شد، 350 دلار بود درحالی‌که قیمت آن در زمان نگارش این مقاله (مارس 2017) بیش از 1100 دلار است [قیمت بیتکوین در بالاترین مقدارش در اواخر سال 2017، به 20هزار دلار نیز رسید]، که بدان معناست بسیاری از دانشجویان به درستی به این نتیجه رسیده بودند یکی از کارکردهای اولیه بیتکوین، سوداگری (speculation) است.

درحالی‌که بازار این رمزارز به بلوغ بیشتری رسیده، اما معمولاً به دلیل آنکه کارآمدی موردنیاز برای شبکه‌های پرداخت فعلی را نداشته و نیازمندی‌های سیستم‌های مالی و دولتی را برآورده نمی‌کند، موردنقد قرار می‌گیرد؛ اما باید توجه داشت بیتکوین در حل مسئله‌ای که به خاطر آن طراحی شده بود، موفق عمل کرد، یعنی فراهم کردن امکان مبادله و تراکنش امن ارزش اقتصادی (value) در شبکه‌ای جهانی بدون نیاز به وجود یک واسطه پرهزینه. بیتکوین، با ترکیب هوشمندانه‌ای از نظریه بازی‌ها و رمزنگاری توانست امکان انتقال ارزش در سیستم‌های مالی را بازآفرینی کند، بدون آنکه به نیروی کار معمول مورداستفاده در راهبری سیستم‌های مالی و امن‌سازی تراکنش‌ها تکیه‌ای داشته باشد. علاوه بر این، اعتماد موردنیاز بین افراد برای انجام تراکنش، در راهکار بیتکوین به حداقل میزان ممکن میرسد و طرفین می‌توانند در شرایط نبود اعتماد با یکدیگر معامله کنند. می‌توان گفت راهکار بیتکوین، تقلیدی دیجیتال از بسیاری قابلیت‌های اسکناس‌ها و پول نقد است که امکان حفظ محرمانگی نیز به آن اضافه شده است.

درحالی‌که رمزارزهایی مانند بیتکوین و فناوری بلاکچین در مسیر بالغ شدن حرکت می‌کنند، کاربرد بعدی آن‌ها کجا خواهد بود؟

قبل از بررسی پاسخ این سوال لازم است چند اصل حاکم بر راهکارهای مبتنی بر بلاکچین مرور شود:

1- پایگاه‌های داده توزیع‌شده

هر عضو در یک بلاکچین می‌تواند به همه پایگاه داده دسترسی داشته و تاریخچه تمام رویدادهای رخ‌داده بر روی بلاکچین را ببیند. هیچ عضوی به‌تنهایی نمی‌تواند داده‌ها و اطلاعات را کنترل کند. هر عضو می‌تواند سوابق اعضای درگیر در تراکنشی را که انجام می‌دهد، بررسی کند، بدون آنکه به وجود یک واسطه معتمد نیاز داشته باشد.


2- انتقال عضو به عضو (peer to peer)

به‌جای آنکه نیاز باشد اعضا برای ارتباط به یک عضو مرکزی در شبکه متصل شوند، ارتباط به‌طور مستقیم میان اعضا رخ می‌دهد. هر عضو شبکه می‌تواند اطلاعات را نگهداری و به همه اعضای دیگر منتقل کند.


3- شفافیت در کنار عدم افشای هویت

هر تراکنش و ارزش منتقل شده در آن، برای هر عضوی که به این سیستم دسترسی دارد، قابل‌مشاهده است. هر عضو شبکه یا کاربر بر روی یک بلاکچین یک آدرس یکتا دارد که بیش از 30 کاراکتر حرف و عدد بوده و مشخص‌کننده هویت کاربر در شبکه است. با توجه به قوانین طراحی شده در هر بلاکچین، کاربران می‌توانند انتخاب کنند در شبکه به‌صورت ناشناس باقی بمانند و یا اینکه هویت واقعی‌شان را برای سایر اعضا آشکار کنند. تراکنش‌ها نیز به جای آنکه میان هویت‌های قابل شناسایی صورت گیرد، میان آدرس‌ها انجام می‌شود.


4- بازگشت‌ناپذیری اطلاعات ثبت‌شده 

هنگامی‌که یک تراکنش در پایگاه داده واردشده و حساب‌ها بروز می‌شوند، اطلاعات ثبت‌شده نمی‌توانند تغییر کنند، چراکه هر تراکنش جدید به تمام تراکنش‌های قبلی ثبت‌شده متصل می‌شود (به همین دلیل از واژه «زنجیره» (chain) استفاده می‌شود). رویکردها و الگوریتم‌های محاسباتی مختلف به کار گرفته می‌شوند تا این اطمینان ایجاد شود اطلاعات ثبت‌شده بر روی پایگاه‌های داده به‌صورت دائمی خواهند بود، ترتیب زمانی دارند و در دسترس همه اعضای شبکه قرار می‌گیرد.


5- منطق محاسباتی

ماهیت دیجیتال بلاکچین این امکان را فراهم می‌کند که تراکنش‌های بلاکچین  به یک منطق محاسباتی مرتبط شده و برنامه‌ریزی شوند؛ بنابراین کاربران می‌توانند الگوریتم‌ها و قوانینی را برای انجام خودکار تراکنش‌ها میان اعضا تنظیم کنند.


بلاکچین در عرصه صنعت مالی

عملیاتی‌تر بودن کاربردهای بلاکچین در بخش مالی، چندان باعث تعجب نیست. درحالی‌که مبادله و سوداگری از کاربردهای اولیه بیتکوین بودند، فناوری‌های جدیدتر، مانند اتریوم (Ethereum) و زی‌کش (Zcash)، ظهور پیدا کردند. زی‌کش در حفظ حریم خصوصی نسبت به بیتکوین بهتر عمل می‌کند. اتریوم یک پلتفرم توسعه قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز را فراهم کرده است. فناوری‌های جدید بلاکچین قابلیت ایجاد تحول در تقریباً همه‌چیز را دارد، از اپلیکیشن‌های پیش‌بینی تا بازارهای نیروی کار و بازار انرژی تا صندوق‌های حفظ ارزش (hedge fund) و خدمات ابری غیرمتمرکز. درحالی‌که اکوسیستم رمزارزها بالغ‌تر می‌شود، ارائه‌دهندگان کیف پول‌های دیجیتال و بازارهای مبادله نیز حرفه‌ای‌تر و امن‌تر می‌شوند.

در سمت مصرف‌کننده نیز، شرکت‌هایی مانند Circle و Abra از هزینه‌های کمتر فناوری بلاکچین برای پرداخت‌های فرامرزی استفاده کرده و به حوزه بازیگرانی مانند Venmo (که اکنون بخشی از PayPal است)، TransferWise و ارائه‌دهندگان خدمات رمیتنس سنتی وارد شده‌اند. ویزا و مسترکارت، هر دو در حال تحقیق درباره کاربردهای فناوری‌های مشابه برای ارتقا شیوه‌های پردازش پرداخت‌ها هستند، درحالی‌که ریپل (Ripple)، هزینه انجام تراکنش میان بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی را با استفاده از شبکه تسویه بین‌المللی خود، کاهش می‌دهد. در همه این موارد فناوری بلاکچین در پشت‌صحنه عملیات به‌کار رفته و مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها می‌توانند از مزایای این فناوری بدون آگاهی درباره وجود یک دفتر کل توزیع‌شده، بهره ببرند.

بانک‌های مرکزی نیز در حال تحقیق درباره فرصت‌ها و چالش‌هایی هستند که ارز دیجیتال با پشتوانه پول قانونی می‌تواند در سیاست‌های پولی، مالیات و وام‌دهی ایجاد کند.

بلاکچین فراتر از کاربردهای مالی

کاربردهای عملیاتی فناوری بلاکچین فراتر از دارایی‌های مالی است. اساساً هر دارایی دیجیتال را می‌توان بر بستر بلاکچین پیگیری و مبادله کرد. اطلاعات اصالت کالاها، هویت، گواهی‌ها و حقوق مالکیت دیجیتال، می‌تواند به‌صورت امن در یک دفتر کل توزیع‌شده ذخیره شود. تجربه‌های عملیاتی به‌دست‌آمده در این فضا، هنوز در مراحل ابتدایی خود است اما در گستره بزرگی از انواع اطلاعات قرار دارد، از داده‌های پزشکی (MedRec و Pokitdok) تا حقوق مالکیت دیجیتال و پرداخت‌های خرد (The brave browser، Ascribe و Open Music Initiative)، هویت (Uport) و زنجیره تأمین (Everledger و Hyperledger).

چالش موجود در پیاده‌سازی این کاربردها، ثبت امن و قابل‌اعتماد ویژگی‌های دارایی‌های فیزیکی، افراد (گواهی‌ها)، استفاده از منابع (انرژی و پهنای باند مورداستفاده یک ابزار اینترنت اشیا) و سایر رویدادهای مرتبطی است که در طول زنجیره تأمین در بلاکچین رخ می‌دهد. گرچه شیوه طراحی و پیاده‌سازی بلاکچین تغییرناپذیری اطلاعات را تضمین میکند اما قابلیت تغییرناپذیری اطلاعات در بلاکچین تنها زمانی مفید است که اطلاعات واردشده اولیه دقیق و صحیح باشند.

بلاکچین می‌تواند راهکاری تقریباً بدون هزینه برای تشخیص روند صحیح انتقال و نگهداری ارزش و اطلاعات بر روی آن باشد، با این حال، ثبت آن اطلاعات در ابتدای کار در بسیاری از کاربردهای مالی و غیرمالی ممکن است به کار زیاد و واسطه‌هایی ازجمله دولت نیاز داشته باشد تا از تقلب جلوگیری شود. در این زمینه ابزارهای مجهز به اینترنت اشیا و حسگرها با تسهیل روند ثبت اول اطلاعات و کاهش امکان تقلب، می‌توانند گستره کاربرد محصولات توسعه داده شده مبتنی بر بلاکچین را بسیار بیشتر کنند.

در بلندمدت، رمزارزها این پتانسیل را دارند که چگونگی ارائه خدمات اینترنتی (Blockstack و IPFS)؛ چگونگی تأمین مالی پروژه‌های منبع باز، چگونگی جمع‌سپاری تأمین منابع در خرده‌کارها (microtask) (21.co)؛ چگونگی پرداخت برای محتوا و رسانه (Brave) و چگونگی استفاده از هوشمندی افراد و اشیا در بهبود پیش‌بینی‌ها (Numerai) را تغییر می‌دهد.

نقش قراردادهای هوشمند در راهکارهای مبتنی بر بلاکچین

بلاکچین و قراردادهای هوشمند (smart contract) مبتنی بر آن می‌توانند فرآیندهای سازمانی را متحول کند.مایکل جنسن و ویلیام مکلینگ،در نظریه بنگاه‌ها،  بنگاه را ماهیتی متشکل از «سلسله قراردادها» تعریف می‌کنند. در این دیدگاه، بنگاه‌ها چیزی نیستند جز مجموعه‌ای از قراردادها میان اعضای مختلف مانند کارمندان، مشتریان و سهامداران.

رمزارزها و فناوری بلاکچین ممکن است یک روز بتوانند نوع کاملاً جدیدی از سازمان را ایجاد کنند که در آن می‌توان با استفاده از قراردادهای هوشمند ارزش را به‌صورت امن منتقل کرده و تخصیص منابع را انجام داد. این نوع جدید سازمان که در در آن بسیاری از فرآیندها به صورت شفاف و خودکار انجام می‌شود، می‌تواند سرعت و کارآمدی یک بازار تحویل آنی (spot market) را داشته باشد و شیوه‌های پیچیده حاکمیت سازمانی را که در درون مرزهای سازمان برای مدیریت وظایف پیچیده لازم است، تغییر دهد. با کمک پیشرفت‌های صورت گرفته در حوزه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، فناوری بلاکچین می‌تواند شکل جدیدی به جریان‌های مالی و نیروی کار داده و ایده‌هایی متفاوت درباره وضعیت کسب‌وکارها در دهه‌های آتی ایجاد کند.

منبع:

How Blockchain Applications Will Move Beyond Finance منتشر شده در Harvard Business Review


منبع: HBR