سه دلیل که مشاوران و مربیان تازه کار شکست می خورند
سخن مشاور مدیریت:
در لحظه های ناامید کننده، بسیاری از مشاغل در ارزوی استقلال شغلی و درامد حاصل از مشاوره و مربیگری هستند. در حقیقت حرفه مشاوره گریزی است برای مشاغل دیگر . مارشال گلدسمیت که در حوزه مشاوره بسیار مشهور است درامد خود را 250.000 دلار برای هر مورد مشاوره خود عنوان میکند.اما واقعیت برای اکثر مربیان و مشاوران بسیار متفاوت است. در حقیقت ، فدراسیون بین المللی مربیان تخمین می زند که در سطح جهانی ، متوسط درآمد سالانه مربیان حدودا 51000 دلار است. با این حال چرا بسیاری از مربیان حتی در دوره کوتاه از ورود به این حوزه نیز موفق عمل نمیکنند؟
در دهه گذشته مطابق با تجربه هفت ساله خودم در زمینه مربیگری و مشاوره کسب و کار و همچنین کار کردن با بیش از 250 ارائه دهنده خدمات حرفه ای و بعنوان بخشی از انجمن متخصصان Recognized Expert ، بطور گسترده مطالعه کردم و سه دلیل معمول عدم موفقیت مشاوران تازه کار را شناسایی کردم. با آگاهی از این تله ها و اقدام برای جلوگیری از ورود به این تله ها میتوانید مطمئن باشید که از رقبا جلوتر هستید و پایه و اساس محکمی را برای حرفه و کسب و کار خود ایجاد کنید:
عدم تمایل به انجام فعالیت هایی کم درامد و برندسازی شخصی
در ابتدا، هر مربی یا مشاور جدید باید خود را از جمع جدا کند و این جمعیت 53000 مربی در سراسر جهان و با نرخ رشد 7_ 10 درصدی در سال است. در ابتدا بسیاری از مربیان جدید که ممکن است عادت به حقوق های بالای سازمانی که قبلا دریافت میکردند داشته بنابراین تمایلی به انجام کارهای رایگان و یا کم درامد که برای برند سازی شخصی است در روزهای اول نداشته باشند.یکی از مشتریان مربیگری من دریافت 500 دلار برای مشاوره و مربیگری که به او پیشنهاد شده بود را نوعی اهانت به خودش قلمداد میکرد و بفکر کنسل کردن آن بود_ قبل از آنکه من خاطرنشان کنم که این کار برای یک برنامه اداری اجرایی لیگ آیوی است، که رزومه بسیار خوبی برای او می ساخت و او در این موسسه سخنرانی کرده و فرصت های تدریس دیگری نیز برای او ایجاد میکرد که اعتبار قابل توجهی در بین مشتریان خود در آینده برایش ایجاد میشد ـ.کاملا معقول است که کارهای رایگان و یا کارهایی با درامد کم را رد کنید اما در ابتدای شروع حرفه خود این کارها اعتبار قابل توجهی به برند شخصی شما خواهند داد که ارزش زیادی میتوانند داشته باشند.
عدم تمایل به همکاری با ارتباط های گذشته خود
برای هر مربی یا مشاور جدید ( کسیکه هنوز شهرت زیادی در حوزه مربیگری ندارد) تنها یک راه برای بدست آوردن مشتری اولیه در ابتدای کار خود وجود دارد: شبکه موجود شما.بطور واضح افراد خارج از دایره آشنایان شما از اعتماد و انجام کار با فردی که تجربه و سابقه ای در این حرفه ندارد سرباز میزنند اما افردای که حتی در زمینه های دیگری نسبت به شما شناخت دارند غالبا مایل هستند که این فرصت را در اختیار شما بگذارند زیرا آنها آماده پذیرفتن استعداد های شما در زمینه جدید نیز هستند و هنوز بسیاری از مربیان و مشاوران جدید _ از ترس رد شدن یا احساس آسیب پذیری درباره "درخواست مشاوره" _ از نزدیک شدن و پیشنهاد دادن به افردای که امکان دارد مشتریانشان بشوند اجتناب میکنند. و با همه این وجود همچنان این امید جادویی را در خود دارند که مشتریان جدید بدون شناخت آنها و بطور ناگهانی تصمیم به استخدام آنها خواهند گرفت. من در کتابم Reinventing You یک مربی اجرایی را توصیف کرده ام که دوسال تمام قبل از اطلاع مردم در Rolodex از حرفه جدیدمنتظر بماند. او از زمان که توانست بر این تله غلبه کند توانست کسب و کار موفقی را به راه بیاندازد. این قابل درک است که مربیان و مشاوران جدید نمیخواهند که بسیار قدرتمند شوند اما ارسال پیام های شخصی یک یادداشت کم فشار (نه یک ایمیل انفجاری که به راحتی همه آن را نادیده میگیرند.) مسیر طولانی آگاهی دادن به شبکه و نتورک خودتان از مسیر حرفه ای جدیدتان را طی میکند. حرفه جدید شما در زمان مراجعه به آنها مورد توجه قرار خواهد گرفت. برای مثال میتوانید برای آنها پیام کوتاهی بفرستید، سلام و احوال پرسی کنید و اضافه کنید که من به تازگی حرفه (مربیگری و یا مشاوره )جدیدی را شروع کردم. [مشتری ایده ال خود و یا موضوعی که مدنظرتان هست و روی آن متمرکز هستید را عنوان کنید]. احتمال اینکه بتوانید فردی مناسب را پیدا کنید بسیار زیاد است. من همیشه بدنبال مشتری های بزرگی هستم که بتوانم با آنها همکاری کنم. شما آنها را به جایی نمیبرید و یا خواستار مراجعه آنها را عنوان نمیکنید اما این مسئله را برای آنها روشن میکنید که برای مشاوره و مربی گری پذیرای آنها هستید و استقبال میکنید. این شاید خیلی کوچک بنظر بیاید اما برای مشاوران و مربیان تازه کار بسیار اهمیت دارد که از انجام آن اجتناب میکنند.
بجای تمرکز روی نیازهای مشتریان روی منافع و توانایی خود متمرکز می شوند.
این اساسی ترین اصل کارآفرینی است: شما فقط میتوانید آنچه را که مشتریان خواهان آن هستند را بفروشید. اما بسیاری از حرفه ای ها که تمایل دارند در حوزه مربیگری و مشاوره فعالیت خود را شروع کنند به این نتیجه رسیده اند که مربیگری وسیله برای ابراز خلاقانه خود است و نه یک کسب و کار. یک مربی تازه کار که من با آن کار میکردم بسیار ناامید بود زیرا او در زمینه کار با مشتریان شرکت مشکل داشت. او یک رزومه بی عیب و نقص با سطح شغلی بالای 500 در فورچون و تجربه جهانی داشت.اما دلیل مشکلات او خیلی زود مشخص شد: حوزه مربیگری او در زمینه علاقمندی وی به مسائل معنوی تمرکز داشت. ممکن است افراد زیادی به یک مربی که به حوزه معنوی فعالیت میکند ارزش قائل باشند. اما این پیام با مهارت های وجودی او و توانایی او هم خوانی نداشت و در واقع این را برای صاحبان کسب و کار سخت میکرد که او را استخدام کنند زیرا او هیچ ROI را برای شرکت ایجاد نمیکرد. (یک مدیر اجرایی در شرکت که با او قرارداد بسته است ممکن است با این شک و سوال روبرو شود که آیا هزینه استخدام این فرد صحیح بوده یا خیر). حتی هنگامی که تمرین ها و عمل او بعنوان بازتابی از ذات او باشد، باید نسبت به آنچه مشتری ها مایل هستند برایش هزینه پرداخت کنند آگاهی داشته باشیم.
راه اندازی یک حرفه مشاوره ای و یا تمرین برای مربیگری یک هدف رویایی برای بسیاری از افراد حرفه ای است که نتیجه آن بسیار قابل توجه است. اگر از اشتباهات معمول و رایج خود اجتناب کنید. بطور جدی با همکاران گذشته خود که با شما آشنا هستند و به کار شما اعتماد دارند ارتباط مجدد بگیرید و توجه خود را بر روی نتایج مهم که مشتریان بدنبال آن هستند بگذارید بنابراین شما توانایی ایجاد یک کسب و کار موثر و پر رونق را دارید .
منبع: Harvard business review