آیا از ایپیآیها برای به دست آوردن مزیت رقابتی استفاده میکنید؟
سخن مشاور مدیریت:
رابطهای برنامهنویسی کاربردی یا APIها راهکاری برای اتصال سیستمها به یکدیگر هستند. علاوه بر این، آنها به توسعهدهندگان فناوری اطلاعات این امکان را میدهند که
با بکارگیری دادهها و سرویسهای نرمافزاری سایر شرکتها، محصولات و سرویسهای جدیدی
بسازند. در واقع ایپیآیها فقط یکسری قابلیت فنی نیستند، بلکه هم تجربه مشتری
را شکل میدهند و هم مکانیزمهایی برای خلق ارزش در اقتصاد مدرن هستند.
ایپیآیها اجازه میدهند که جامعه دیجیتالی و اقتصاد دیجیتالی بتوانند با متصل ساختن افراد،
کسبوکارها و سیستمهای نرمافزاری و سختافزاری، با هم در تعامل باشند. این موضوع سبب ایجاد
محصولات دیجیتال ساختارشکن و مدلهای کسبوکاری نوآورانهای میشود. در نهایت باید گفت که ایپیآیها پنجرهای روی داراییهای دیجیتالی سازمان شما هستند و اجازه میدهند تا این داراییها را به سایر کسب و کارها عرضه نمائید و در نهایت برای مشتریان و کاربران خود خلق ارزش کنید.
پیشنهاد میکنم برای اطلاعات بیشتر در این خصوص، به
کتاب «API بهعنوان محصول» و همچنین به مقالات زیر که در وب سایت گروه مشاوره مدیریت ذهن چابک منتشر شده است، مراجعه نمائید:
عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در تحوّل دیجیتال ایپیآی محور
توسعه محصول ایپیآی با روش ناب
آیا شما نیز از ایپیآی برای بهدست آوردن مزیت رقابتی برای سازمانتان استفاده میکنید؟
نقطه مشترک بین اوبر (خدمات تاکسی آنلاین)، ایربیاندبی (خدمات اقامتگاه)، فیسبوک (شبکه اجتماعی)، علی بابا (تجارت الکترونیک) و پیپل (پرداخت آنلاین) چیست؟ برخی از اشتراکهای روشن بین این شرکتها عبارتند از: همه آنها عملیات اصلی خود را روی پلتفرمهای اینترنتی انجام میدهند؛ و همه آنها ارزشی نجومی دارند، بدون اینکه دارایی فیزیکی قابل توجهی داشته باشند. اما این واقعیت چندان آشکار نیست که همه این کسبوکارها از رابطهای برنامهنویسی کاربردی یا همان ایپیآی برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده میکنند. همانطور که در مقاله قبلی نیز اشاره شد، تکنولوژیی ایپیآی به شرکتها این امکان را میدهد که با بهرهگیری از پیشرفت بسیار گسترده دیجیتالی شدن و افزایش نفوذ نرمافزارها در زندگی روزمره، بتوانند با سایر شرکتها در تعامل بوده و اطلاعات خود را در مقیاس بیسابقهای با آنها به اشتراک بگذارند.
واقعیت آن است که همه شرکتهایی که در بالا به آنها اشاره شد، در عصر دیجیتال متولد شدهاند و مزیت رقابتی را در درجه اول با کمک داراییهای اطلاعات محور خود ایجاد میکنند. اما امروزه چنین فرصتهایی جهت ایجاد مزیت رقابتی، در دسترس تمام شرکتها نیز قرار دارد. هر شرکتی میتواند از نقاط تماس خود با مشتری جهت گردآوری داده توسط سیستم های نرم افزاری استفاده نماید.
در واقع بسیاری از شرکتها قبلاً این کار را انجام دادهاند، اما هنوز از پتانسیل کامل این موضوع مطلع نیستند. برای مثال از این اطلاعات صرفاً به عنوان یک دارایی داخلی استفاده میکنند و به ندرت به اشخاص ثالث اجازه میدهند تا خدمات مکملی را بر روی این اطلاعات بهوجود آورند. پذیرفتن ایپیآی این روند را تغییر میدهد و راههای تازهای را برای ایجاد مزیت و ایجاد رشد فراهم میکند. ظهور سیستمهای مدیریت ایپیآی در شرکتهایی مانند Apigee، CATechnologies، آیبیام، اینتل و 3Scale این روند را تسریع کرده است.
شرکتهای فوق چگونه از ایپیآی برای خلق مزیت رقابتی استفاده میکنند؟
ما شاهد چهار رویکرد کلیدی هستیم:
استفاده از ایپیآیها برای ایجاد مخزن عظیمی از اطلاعات مرتبط با رفتار مشتری:
هر بار که مشتری با پلتفرمهای این شرکتها در تعامل است، یکسری ایپیآی که بهطور هوشمندانهای طراحی شدهاند، در حال ثبت اطلاعات مفید درباره مشتری هستند. برای مثال اوبر همیشه میداند که مشتریانش قبل از گرفتن خودرو و بعد از آن، کجا هستند. همچنین اوبر میداند که مشتریانش کجا زندگی میکنند، یا ملاقاتهای اجتماعی آنها به چه صورت است، و همچنین میتواند این دانش را با اطلاعات ارزشمند رانندگان و در دسترس بودن آنها تکمیل نماید (این دادهها آنقدر غنی هستند که اوبر پس از اینکه برخی مطبوعات بحثهایی در خصوص «دید خداگونه» این شرکت مطرح کردند، مجبور به اعمال محدودیتهایی جهت تامین حریم خصوصی افراد شد).
بهرهبرداری از مخازن دادهای فوق برای پیشبینی رفتار مشتری:
برنامههای تلفن همراه (اپ) اکنون میتوانند بر اساس اطلاعات قابل دسترس در برخی شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، پیشبینی کنند که یک کاربر چه موقع و با چه کسی ممکن است ازدواج کند! و یا پاندورا میتواند علائق سیاسی افراد را بر اساس سلیقه موسیقی آنها تشخیص دهد و از این اطلاعات برای نمایش آگهیهای سفارشیشده به کاربر استفاده کند. روشن است که این تواناییهای پیش بینی، مزیت قابل توجهی را برای جذب تبلیغ دهندگان در اختیار شرکتهای مذکور قرار میدهد. هر چه این مخازن با گذشت زمان رشد کنند، ارزش آنها و مزیت انحصاری بودنشان نیز افزایش مییابد و رقبا به سختی میتوانند به آنها برسند. از این رو ایپیآیها یکسری داراییهای مبتنی بر اطلاعات را گردآوری میکنند که ارزشی به مراتب بیشتر از داراییهای فیزیکی در یک دنیای دیجیتالمحور دارد.
بکارگیری ایپیآی برای تقویت مزیت رقابتی:
نمای بیرونی یک ایپیآی موثر، یک واسط کاربری (UI) پیشرو است که باعث قدرتمند شدن پلتفرم از طریق اثر شبکهای میشود. برای مثال فیسبوک زمانی برای یک کاربر ارزشمندتر خواهد شد که او بتواند به یکی از دوستانش در این پلتفرم متصل شود. این موضوع باعث جذب کاربران بیشتری میشود و در نتیجه، پلتفرم میتواند مخزن اطلاعاتی خود را گسترش دهد. واسطهای کاربری برتر و اثر شبکهای آنها، به پلتفرمها کمک میکنند تا با حفظ کاربران و منابع اطلاعاتی آنها، مزیت رقابتی خود را تقویت نمایند.
البته پیشرو نگه داشتن یک واسط کاربری گاهی اوقات چالش برانگیز است. برای مثال پتلفرمهای پرداخت مانند: اپلپی و کیف پول گوگل و کنسرسیومهای خرده فروشی مانند: CurrentC، چالشهای جدیای با پیپل دارند که در حال حاضر یکی از رهبران بازار در این حوزه است.
شرکتهای دیجیتالی باهوش، از ایپیآیها برای غلبه بر این چالشها استفاده میکنند. برای مثال نتفلیکس ایپیآیهای خود را به شکل باز عرضه کرده تا خدماتش از طریق پلتفرمهای مختلفی همچون تلویزیونهای اینترنتی، تبلتها و گوشیهای هوشمند در دسترس همه باشد و لذا از این طریق بتواند به ترجیحات شخصی هر مصرفکننده توجه داشته باشد.
پیپل اینکار را انجام نمیدهد، اما میتواند خدماتش را از طریق قالبهای رقابتی در دسترس قرار دهد. صرفنظر از اینکه چه پلتفرمها، تکنولوژیها و یا واسطهایی بتوانند بر بازار حاکم شوند، پیپل همچنان به عنوان یک خدماتدهنده باقی خواهد ماند. این شرکت میتواند امکان استفاده از داراییهای اطلاعاتی گردآوری شده خود را در اختیار همه این پلتفرمها قرار دهد و همچنین اطلاعات را از آنها جمعآوری کند.
کشف فرصتهای رشد با بکارگیری ایپیآیها جهت توسعه اکوسیستم و محدوه پلتفرمتان:
برای مثال شرکت اوبر از اطلاعاتی که در سرویس تاکسی خود گردآوری کرده، برای حضور در اکوسیستم عرضه خوراکی نیز استفاده میکند (از طریق UberFresh). اوبر از طریق ایپیآی توانسته است قابلیتهای کلیدی و بنیادین خود در امر اعزام (دیسپچ) و قیمتگذاری را به اکوسیستم جدیدی منتقل سازد که در آن، مجموعه کاملاً متفاوتی از ذینفعان میتوانند خدماتی مانند: تهیه و توزیع غذا و رتبهبندی رستوران را ارائه کنند. UberRush که یک سرویس تحویل بسته در شهر نیویورک است نیز از همین راهکار استفاده میکند. در نهایت ایربیاندبی که یک پلتفرم رزرو اقامتگاه است، میتواند با موزهها، پارکهای موضوعی، سالنهای نمایش فیلم و غیره همکاری مشابهی داشته باشد.
اما هنگام دنبال کردن چنین فرصتهایی، مهم است که نحوه واکنش کاربران در خصوص به اشتراکگذاری دادههایشان را مدنظر داشته باشید. شما میتوانید اجازه این کار را از آنها بگیرید و یا فقط اطلاعات تجمیع شده کاربران را در اختیار اشخاص ثالث قرار دهید.
ارزش کلان شرکتهایی که در بهرهبرداری از ایپیآیها سرآمد هستند، نشان دهنده قدرت مدرن داراییهای اطلاعات محور است. بنابراین شرکتهای زیاد دیگری نیز میتوانند با لحاظ کردن ایپیآیها در استراتژیشان، در همین مسیر قدم بردارند ...
منبع: HBR