ارزش استراتژیک ایپیآیها
سخن مشاور مدیریت:
تحوّل دیجیتال چیزی فراتر از فناوری است. این تحوّل یاری دهنده سازمانها جهت بهرهبرداری از مزایای فناوریهای جدید به منظور خلق ارزش کسب و کاری میباشد. یکی از کلیدهای اصلی این تحوّل، عرضه داراییهای دیجیتال آن سازمان به شکل ایپیآی (API) و در قالب مفهوم نوآوری باز (Open Innovation) است. پیشبینی میشود که یکی از تِرندهای اصلی سال 2020 در صنایع پیشرویی مانند فین تک، عرضه ایپیآیها به صورت محصول باشد. پیشنهاد میکنم برای اطلاعات بیشتر در این خصوص به کتاب «API بعنوان محصول» و همچنین به مقالات زیر که در وب سایت گروه مشاوره مدیریت ذهن چابک منتشر شده است، مراجعه نمائید:
عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در تحوّل دیجیتال ایپیآی محور
توسعه محصول ایپیآی با روش ناب
ارزش استراتژیک ایپیآی
امروزه، یک شرکت بدون ایپیآی (API: رابط برنامه نویسی کاربردی) جهت برقراری ارتباط بین برنامههای نرم افزاریاش، همچون اینترنتی بدون وجود وب جهانی است. در واقع همانطور که وب جهانی باعث گسترش پتانسیل استفاده از اینترنت برای میلیاردها نفر شده است، ایپیآیها –ویژگیها و پروتکلهای چگونگی تبادل اطلاعات بین برنامهها و یا صدور درخواست آنلاین استفاده از سرویسهای یک سازمان- نیز به شرکتها اجازه میدهند تا کسب و کارهای خود را با استفاده از به اشتراک گذاری خدماتشان با شرکتهای بیرونی، رشد بیسابقهای بدهند.
شرکت والگرین به تازگی خدمات چاپ عکس و سفارش داروی خود را از طریق عرضه ایپیآی، در اختیار دنیای بیرون از شرکت خود قرار داده است. تعداد زیادی از توسعه دهندگان نرمافزار از این موضوع استقبال کرده و برخی از آنها مانند MEA Labs، نرم افزارهای بسیار مشهوری همچون Printicular را عرضه نمودند. نرم افزارهای مذکور به کاربران این امکان را می داد که عکسهای خود را توسط امکانات والگرین و از طریق گوشیهای تلفن همراه خود یا اکانت فیسبوک، اینستاگرام و یا درآپ باکسشان چاپ کنند. والگرین با سوار شدن بر موج این توسعه دهندگان و برنامههای محبوب آنها، توانست تعامل مشتری با فروشگاههای خرده فروشی خود را به طور کلی بهبود دهد. در واقع درآمد والگرین به ازای هر مشتری برای افرادی که در فروشگاهها و از طریق وب و دستگاههای موبایل با شرکت در تعامل بودند، شش برابر بیشتر از آنهایی بود که فقط در فروشگاههای شرکت خرید میکردند.
همانطور که در مقاله دیگری نیز اشاره کردیم، زمان آن رسیده است که شرکتها توجهشان را از تبادل اطلاعات درون سازمانی به تبادل بیرونی معطوف کنند. ایپیآی موتور مرکزی جهت پیشبرد این استراتژی است. دو مزیت کسب و کاری عمده در عرضه ایپیآی وجود دارد:
ایپیآی ها میتوانند باعث جذب همکاران مکمل بسیار موثری شوند.
به گزارش وب سایت programmableworld.com، تا به امروز بیش از 12000 ایپیآی توسط شرکتها در دنیا عرضه شده است (البته این آمار مربوط به سال 2015 و زمان انتشار این مقاله است و آمار سال 2020 بالغ بر 22000 عدد ایپیآی باز میباشد). شرکت سِیلزفورسداتکام 50 درصد از درآمد خود را از طریق ایپیآی کسب کرده است. سهم شرکت اکسپدیا 90 درصد و اییبی برابر با 60 درصد بوده است. شرکت سِیلزفورس یک بازارچه (marketplace) به اسم AppExchange برای برنامههای تلفن همراه (اپ) ایجاد کرده است. این اپها توسط شرکای او و بر روی پلتفرم ایپیآی این شرکت ساخته شدهاند؛ تعداد این برنامهها بیش از 300 عدد است. ایپیآیهای شرکت اکسپدیا به مردم این امکان را میدهد که بتوانند از طریق وب سایتهای مختلف (که از این ایپیآی ها استفاده میکنند) پروازها، خودروها و هتلهای موردنظر خود را رزرو کنند. همچنین ایپیآیها این امکان را به شرکت اییبی داده است که بتواند لیست حراجیهایش را در وب سایتهای دیگر نمایش دهد، اطلاعات پیشنهاد قیمت اقلام فروخته شده را به دست آورد، بازخوردهای تراکنشهای خرید را گردآوری کند، و فهرست اقلام جدید برای فروش را عرضه نماید –تمام اینها باعث میشوند کالاهای اییبی بیشتر در معرض دیده شدن قرار گیرد و در نتیجه درآمد این شرکت افزایش یابد.
انتظار داریم که این تِرندها گسترش بیشتری پیدا کنند. پذیرندگان اولیه ایپیآی قادر خواهند بود که درآمدشان را با کشف همکاران جدید و پیوستن به آنها، به طور چشمگیری افزایش دهند. یک مثال مناسب در این خصوص، شرکت توئیتر است. واسط کاربری این شرکت در روزهای اولش چندان برای کاربران معمولی مناسب نبود. در نتیجه شرکت برای مدتی دچار مشکل شده بود. سپس یک توسعه دهنده ثالث به اسم TweekDeck از راه رسید که یک واسط کاربری بهتر بر روی موتور نرمافزاری توئیتر ایجاد کرد (با استفاده از ایپیآیهای توئیتر). این اتفاق در نهایت باعث رشد انفجاری در استفاده از توئیتر شد. توئیتر شرکت TweekDeck را در سال 2011 خریداری کرد.
به طور مشابه، گوگل فکر نمیکرد که سرویس نقشهاش یک دارایی اساسی برای شرکت باشد. تا اینکه یک برنامه دیگر توانست با استفاده از ایپیآیهای گوگل مپ، موقعیت مکانی یکسری املاک و مستغلات را روی نقشه نمایش دهد، و در نتیجه استفاده از این سرویس با سرعت بسیار زیادی رشد کرد. گوگل هم اکنون دسترسی مبتنی بر ایپیآی به نقشه خود و چندین محصول مرتبط دیگر را توسعه داده است.
ایپیآی ها پنجره هایی به سوی اکوسیستمهای جدید هستند.
ایپیآیها به شرکتها این امکان را میدهند که کسب و کار خود را در بازارهایی که تاکنون فکرش را هم نمیکردهاند، توسعه بدهند. برای مثال محصول واتسون شرکت آیبیام را در نظر بگیرید – یک تکنولوژی محاسباتی که کاربران با کمک آن می توانند حجم عظیمی از دادهها را پردازش و درک کنند.
در قدیم آیبیام شاید ترجیح میداد فقط خودش از توانمندیهای منحصر بفرد واتسون استفاده کند و به این ترتیب جایگاه برتر خود در نرمافزار و تکنولوژی را حفظ و تقویت نماید. اما آیبیام تشخیص داد که دنیا در حال تغییر است و لذا دسترسی به واتسون را از طریق ایپیآی در اختیار کل دنیا قرار داد. آیبیام انتظار دارد که این حرکت به او اجازه دهد تا طیف بسیار وسیعی از ایدهها را از شرکتهای مختلف جذب کرده و مجموعه خدمات جدید و بینظیری را توسعه دهد.
آیبیام همچنین امیدوار است بتواند از طریق ایپیآیها، چندین اکوسیستم خلق کند که به این شرکت اجازه دهند به بازارهای جدید زیادی دست یابد. یکی از این بازارها، حوزه تومورشناسی و مراقبت از بیماران سرطانی (Oncology Care) است. ایپیآیهای شرکت آیبیام، انتشارات الزویر (Elsevier) و آرشیو جامع مطالعاتی آن روی این حوزه را به تخصص درمانی Sloan Kettering (یک مرکز مشهور سرطان شناسی در نیویورک) و برتری محاسباتی واتسون متصل ساختهاند. از طریق این اتصالات، هم اکنون آیبیام اطلاعات دست اولی در خصوص علائم سرطان، نحوه تشخیص و راهکارهای درمانی آن را در اختیار پزشکان و پرستاران قرار میدهد.
فراتر از اینها، آیبیام چندین انتخاب پیش رو دارد. از جمله اینکه میتواند حضور خود در حوزه درمان سرطان را با توسعه اکوسیستم ویژهاش بهبود دهد. برای مثال میتواند تامینکنندگان دادهای بیشتری در حوزه سرطان شناسی و درمان آن را به اکوسیستم خود اضافه نماید؛ و یا بیمارستانهای تخصصی بیشتری در دنیا را به این اکوسیستم متصل کند؛ و سایر شرکتهای مکملی که تاکنون مدنظر قرار نداده را شناسایی کند و با آنها برای ارائه ایدهها و خدمات جدید همکاری نماید. این شرکت همچنین میتواند این راهکار را به سایر حوزه های پزشکی نیز توسعه دهد.
خارج از حوزه سلامت نیز واتسون اکوسیستمهای کاملاً جدیدی برای آیبیام فراهم آورده است، مانند تهیه دستورالعمل غذایی (recipe making)، خرید و سفر. جای تعجب نیست که این شرکت یک میلیارد دلار به تجاری سازی پتانسیل واتسون از طریق ایپیآی اختصاص داده است.
تمام مثالهای فوق نشان میدهد که روشهای مختلفی برای ایجاد رشد در شرکتها با استفاده از ایپیآی وجود دارد. گرچه ممکن است خیلیها ایپیآی را فقط یک مفهوم فنی بدانند، اما به وضوح از مزیت استراتژیک آن چشمپوشی کردهاند. بهویژه اینکه با دیجیتالی شدن تمام محصولات و خدمات توسط اینترنت اشیاء، تاثیرگذاری ایپیآیها رشدی فراتر از شرکتهای حوزه فناوری خواهد داشت.
تمام مدیران عامل ممکن است به زودی به یافتن راهکارهایی جهت انطباق ایپیآیها با استراتژیهای رشدشان نیاز پیدا کنند. تئودور لویت در مقاله کلاسیک HBR با عنوان «عدم آینده نگری در بازاریابی»، سوالی بحث برانگیز را مطرح میکند: «واقعاً در چه کسب و کاری فعالیت دارید؟». امروزه ظهور ایپیآیها پاسخ دادن به این سوال را حتی دشوارتر از گذشته ساخته است.
منبع: HBR