مسیر اهداف بزرگ، از عادات کوچک می‌گذرد!

سخن مشاور مدیریت:


وقتی که شما می‌خواهید رفتارتان را تغییر دهید، پریدن با سر روی یک هدف بزرگ، اغلب اتلاف وقت می‌باشد. با ساختن عادات مایکرو (بسیار کوچک) شما می‌توانید به اهداف بسیار بزرگی دستیابید. برای تداوم عمل کردن به این عادات مایکرو، این 5 قدم از مهمترین قدم‌ها هستند.



شش نفر؛ اتاق جلسات سازمان؛ و حالت‌هایی که تا به حال در صورت این افراد نمایان نشده بود! از کلافگی تا خستگی و تا خجالت!

این افراد، افرادِ موفق و جاه‌طلبی بودند که از گروه مربی‌گری، به عنوان نماینده برای حضور در برنامه رهبری توسط مدیرانشان انتخاب شده بودند. حالت شلخته آن‌ها بیانگر یک ارزیابیِ تازه به اتمام رسیده‌ای بود که بنا به گفته اکثریت آن‌ها، در آن باید تلاش می‌کردنند تا در زمان محدودی با انرژی بسیار زیادی یک بحران را حل کنند. وظیفه بعدی آن‌ها این بود که یک تغییر کوچک در عادات شخصی خود برای بهبود بخشیدن شرایط فعلی‌شان شناسایی کنند. مانند: شرکت‌کنندگانی که مدیریت آن‌ها را در گروه‌های قبلی مربیگری به عهده داشتم، این افرادِ حرفه‌ای دارای پتانسیل، در ابتدا یک طرح بسیار بلند پروازانه طراحی کردند: فردی که تا به‌حال ورزش نکرده بود قسم خورده بود که هر روز حداقل 30 دقیقه به باشگاه برود؛ فرد دیگری که هرشب تا دیروقت مشغول پاسخگویی به ایمیل‌های کاری بوده، اکنون برنامه‌ریزی کرده است که یک ساعت مطالعه آزاد قبل از خواب داشته باشد؛ فرد دیگری که الان دسر دوم خود را خورده بود به دنبال این بود که شکر را به طورکامل از برنامه غذایی خود حذف کند!
همه ما در چنین شرایطی بوده‌ایم. وقتی با مسئله‌ای مواجه شده‌ایم که نیازمند یک تغییر رفتاری بوده است، با اهداف بزرگ برای آن برنامه ریخته‌ایم. با این کار فقط خودمان را در یک چرخه خود-مخرب قفل می‌کنیم. به عنوان افراد بلند پرواز، ما برنامه‌ریزی شده‌ایم که


"یا کار بزرگ انجام بدهیم یا اساسا کاری انجام ندهیم (Go Big or Go Home)"




و همچنین "اهداف جسارت‌بخشِ بزرگ برای خود انتخاب کنیم". اهداف بزرگ بیشتر از اینکه نقش محرک داشته باشند، نقش بار سنگین بر دوش ما دارند؛ آن‌ها نیازمند تلاش بسیار زیاد برای به سرانجام رسیدن و ادامه پیدا کردن در این زندگی شلوغ ما هستند. "کم آوردن" در دستیابی به اهداف بزرگ، باعث ایجاد یک حلقه سرزنش‌کننده‌ای می‌شود که ما را از انجام کارهای آتی نیز باز می‌دارد و به‌جای به جلو راندن، به سمت عقب متمایل می‌شویم.

این بسیار عالی است که رویاهای بزرگی داشته‌ باشیم! اما برای دستاوردهای بزرگ، باید کوچک شروع کنیم؛ با تغییر در عادات مایکرو (خیلی کوچک) خود. با خرد کردن یک کار جاه‌طلبانه به قسمت‌های کوچک و قابل دسترسی که می‌تواند در یک زمان طولانی ساخته شوند، عادات مایکرو به ما این کمک را می‌کنند که به اهداف بزرگ برسیم. به طور مثال، زمانی که من برای اولین بار دویدن را شروع کردم، عادت مایکرو من این بود که لباس‌های ورزشی‌ام را از شب قبل مرتب کنار بگذارم و صبح قبل از هر چیزی آن‌ها را بپوشم. وقتی که نهایتا به باشگاه می‌رسیدم، عادت کوچک دیگر من این بود که برای 10 دقیقه فقط روی تردمیل راه بروم. دو سال بعد، من برای اولین بار در مسابقه دو 10کیلومتری شرکت کردم؛ چیزی که برای نزدیک به دو دهه می‌خواستم آن‌را انجام بدهم. ناگهان، اهداف عظیم برای من تبدیل به اهداف قابل دستیابی شدند.

ایده ایجاد یک تغییر توسط عادات کوچک نکته جدیدی نیست؛ افراد بسیاری در گذشته در باره آن صحبت کرده‌اند و نوشته‌اند. اما هنوز افراد در اجرای آن مشکل دارند. ما برای بزرگ فکر کردن تشویق شده‌ایم، نه انجام دادن کارهای کوچک! احتمالا ما با انجام کارهای کوچک احساس حماقت می‌کنیم و صرف زمان برای آن به‌ نظرمان ارزشمند نمی‌رسد، بنابراین ما از اول با خود می‌گوییم که این کار ارزش ندارد.
حتی ایجاد یک تغییر کوچک در عادات روزانه ما، سختر از چیزی است که می‌توانیم تصور کنیم. حقیقت درباره تغییرات رفتاری بزرگ این است که به احتمال خیلی زیاد شما نمی‌توانید یک شبه تغییر زیادی بکنید؛ در غیراین‌صورت این کار را مدت‌ها پیش انجام داده بودید. ولی ما اغلب مقاومت خود را نسبت به تغییرات کوچک نیز در نظر نمی‌گیریم. هرگونه تغییری در کارهای روزمره ما و رفتارهای ما سخت است.
برای اینکه بتوانید با استفاده از عادات کوچک خود موفق شوید، باید بتوانید قدم‌های حساب شده و منظم در راستای نگهداری آن‌ها بردارید. با در نظر گرفتن این نکته، این 5 قدم را برای شروع در نظر بگیرید:


۱. یک عادت مایکرو "به طور احمقانه کوچک" را شناسایی کنید

اکثرا بین 3 تا 8 بار تلاش برای شرکت کنندگان کارگاه‌های من طول می‌کشد تا بتوانند یک عادت کوچک را انتخاب کنند که بتوان آن را عادت مایکرو خواند. وقتی به آن‌ها می‌گویم که یک ساعت مطالعه هر شب بسیار بزرگ است، آن‌ها آن‌را به 45 دقیقه تغییر می‌دهند، بعد به 30 دقیقه و به همین ترتیب تا انتها. در آخر به آن‌ها می‌گویم: شما وقتی به سطح یک عادت مایکرو می‌رسید که بگویید "این کار آنقدر کوچک است که ارزش انجام دادن ندارد"؛ در این مثال می‌شود خواندن یک پاراگراف هر شب. در گروهای مربی‌گری، شرکت کنندگان فقط برای رسیدن به هدف تشویق می‌شوند، نه بیشتر انجام دادن. برای انجام کاراهای کوچک هدف‌گذاری کنید.

۲. سواری گرفتن از کارهای روزانه

مزیت عادات مایکرو این است که شما باید بتوانید آن‌ها را با کمترین انرژی هر روز انجام دهید. این مهم است که آن‌ها را روزانه بتوانید انجام دهید تا بتوانند تبدیل به طبیعت دوم شما شوند. ولی باید آنقدری کوچک باشند که شما وسوسه نشوید کار امروز را به فردا بیاندازید. هرچند، جدای از اندازه آن کار، بسیار ساده است که شما حواستان پرت شود، بهانه درست کنید و یا یادتان برود. فعالیت‌های جدید خود را دقیقا در زمان (یا قبل از) فعالیت‌هایی بگنجانید که بدون فکر کردن آن‌ها را انجام می‌دهید. هرشب می‌خواهید یک پاراگراف بخوانید؟ می‌توانید زمانی که دندان‌هایتان را مسواک می‌زنید این کار را انجام دهید. برای سی ثانیه می‌خواهید هر روز مدیتیشن کنید؟ آن‌را زمانی که منتظر آماده شدن قهوه خود هستید انجام دهید.

۳. روند خود را زیر نظر بگیرید

مانند ضرب‌المثل معروف "چیزی که اندازه گرفته می‌شود، انجام می‌شود". مجددا اگر روند اندازه‌گیری شما پیچیده باشد، احتمال اینکه کامل آن‌را انجام دهید کمتر می‌شود. بسیاری از شاگردان دوره‌های مربی‌گری من از یک "لیستِ آره" استفاده می‌کنند که فقط نیاز به 20 ثانیه زمان در روز دارد. فعالیت‌های مورد نظر را در یک لیست بنویسید، و زیر آن در تاریخ هر روز فقط یک "آره" یا "نه" بنویسید. افراد مزیت‌های غیرمنتظره‌ای از "لیستِ آره" کشف می‌کنند ؛ به خصوص پیدا کردن الگوهایی برای زمانی که آن‌ها می‌خواهند کار خود را بزرگ‌تر یا کوچک‌تر کنند.


۴. برای زمان زیادی خود را ثابت نگه دارید

بسیار سخت است که برای شروع به کار کوچک فکر کنید؛ و این سخت‌تر است که در این کارهای کوچک بمانید. عادت مایکرو جِیک، انجام دو شنای سوئدی هر روز بود. بعد از بدست آوردن 10 "آره" پشت سرهم در لیست خود، او مشتاق بود که بیشتر این کار را انجام بدهد. برای دو روز بعد او 5 شنا انجام داد، و بعد از آن به سرعت به 10 شنا رسید و بعد از آن یک تمرین ورزشی 20 دقیقه‌ای به آن اضافه کرد. نتیجه ناراحت کننده؟ ظرف مدت دو ماه، از آنجایی که جِیک هدف خود را به طور غیر واقع بینانه‌ای بزرگ کرده بود، از ورزش کردن به طور کل منصرف شد. شما باید اهداف مایکرو خود را تا زمانی انجام بدهید که حوصله‌تان با انجام آن حداقل به مدت دو هفته سر برود. بعد از آن، آن‌را فقط به میزان 10 درصد افزایش دهید.


۵. برای مسئولیت‌پذیر بودن خود کمک بگیرید

احتمالا عجیب بنظر می‌رسد که از کسی برای رصد کردن روزانه یک پاراگراف خواندن خود و یا انجام دو شنای سوئدی کمک بگیرید! اما داشتن افرادی برای حمایت از شما و وادار کردن شما به مسئولیت‌پذیری می‌تواند پایه‌های رفتارهای جدید شما را محکم کند، و همینطور به آن‌ها نیز در عوض کمک کند. برنامه رهبری که در بالا به آن اشاره شد، هر یک هفته درمیان یک دوره‌همی برای افراد شرکت‌کننده دارد، که در آن افراد یک گزارش هفتگی از عادات مایکرو خود می‌دهند و گروه را از اینکه چند روز توانستند آن کار را انجام دهند مطلع می‌کنند. وقتی کسی به طور مداوم در انجام کارهای مایکرو خود شکست می‌خورد، گروه به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند آن کارها را مجددا بازنویسی کنند و آن‌ها را از معضلات احتمالی نیز آگاه می‌کند. اگر شما یک چنین گروهی ندارید، از 3 تا 6 دوست خود، که آن‌ها نیز علاقمند به تبادل "لیستِ آره" خود هستند، درخواست کنید تا در این کار با شما شریک باشند. از درست کردن یک گروه کوچک بجای انتخاب یک فرد اطمینان حاصل کنید. این امر باعث ایجاد یک رابطه قوی‎تر در مسئولیت‌پذیری می‌شود، مخصوصا در زمانی که یکی از افراد بخواهد از آن خارج شود. این عمل ساده‌ی مسئولیت‌پذیر بودن برای انجام ندادن یک عادت مایکرو می‌تواند محرک خوبی باشد؛ حتی اگر باعث شود آن کار را دقیقا قبل از جلسه انجام دهید.


وقتی که شما می‌خواهید رفتارتان را تغییر دهید، انتخاب هدف بزرگ، اغلب اتلاف وقت می‌باشد. در عوض، تغییرات کوچک انجام دهید تا بتوانند وارد حافظه عضلانی شما شود. با شروع کردن به انجام دادن کارهای کوچک، شما می‌توانید نتایج بزرگی بدست آورید. 
 

منبع: HBR