نفوذ نسل Z در محیط کار، اقتصاد و جامعه در سال های آینده به طور فزاینده ای احساس خواهد شد. درک تناقضات بین نسل‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فرد درون آن همچنان برای کارفرمایان، بازاریابان، فن‌آوران، رهبران تجاری و غیره حیاتی و مهم خواهد بود.

نسل زد  (Gen Z) که معمولاً نماینده متولدین 1997 و پس از آن است، نسل جدیدی است که از دسته بندی سرپیچی می کند. اعضای آن با نسل قبلی تناقض دارند. آنها با کلیشه های معمولی از نگرش ها و رفتارهای نوجوانان و بزرگسالان در تضاد هستند. آنها حتی یک تضاد بین خودشان و درون خودشان هستند. این تضادها پیامدهای گسترده ای برای شرکت ها، هم از منظر کارمند و هم از دیدگاه مشتری دارد. جامعه مدت‌هاست که تعاریف کاملی از نسل‌ها ایجاد کرده است، اما نمی‌توانیم ژن Z را به سادگی در یک جعبه قرار دهیم. برای باز کردن پتانسیل کامل آنها، ابتدا باید محیطی که آنها را ایجاد کرده است و نحوه ظهور کاملاً متمایز از نسل قبل از آنها را درک کنیم.

نسل Z - دوگانگی هزاره

میلنیال ها که برای اولین بار در سال 1981 به دنیا آمدند، همراه با معرفی گسترده رایانه‌های شخصی، پذیرش جهانی اینترنت، و احتمالاً مهم‌تر از آن، چرخه‌های خبری 24 ساعته که توسط رشد انفجاری تلویزیون کابلی هدایت می‌شد، روی سن آمدند. دنیا ناگهان برای والدین جای بسیار ترسناک تری بود. با تشدید پوشش خبری کودک ربایی، جنگ با مواد مخدر و اپیدمی ایدز، والدین این دوران این پیام را با صدای بلند و واضح دریافت کردند: "دنیا خطرناک است و محافظت از فرزندان شما در برابر شرارت های رایج برابر با "والدین خوب" بودن است.

هنجارهای اجتماعی جدیدی با قوانینی که برای ایجاد انطباق ایجاد شده بودند، وضع شدند. بچه‌ای که بدون کلاه ایمنی دوچرخه سواری می‌کرد یا بدون نظارت والدین در حیاط بازی می‌کرد ناگهان مورد اتهام قرار گرفت. محتوای نامناسب تلویزیونی و اشعار آهنگ آنقدر بحث برانگیز شد که سنای ایالات متحده در طول جلسات رسمی در مورد آن ها به بحث پرداخت. همچنین به والدین آموزش داده شد که کودکان فقط باید با احتیاط و نظارت زیاد از اینترنت استفاده کنند. نظر غالب این بود که کامپیوترها باید در اتاق خانواده یا آشپزخانه نگهداری شوند، جایی که بتوان استفاده از آن را به دقت کنترل کرد. هنگامی که تیراندازی دسته جمعی کلمباین و حملات 11 سپتامبر به خانه های ما سرازیر شد، والدین میلینیل ها، که کوچکترین آنها وارد مدرسه راهنمایی می شدند، به جنگ صلیبی خود برای محافظت و پناه دادن به فرزندان خود ادامه دادند. آنها تلویزیون را خاموش کردند و کامپیوتر خانواده را از برق جدا کردند و سعی کردند از بچه هایشان در برابر بی رحمی های دنیا محافظت کنند. این هنجار پذیرفته شده برای والدین هزاره ها در طول زندگی آنها بود: آنها را در برابر هر گونه آسیبی که ممکن است به آنها وارد شود، عاطفی یا فیزیکی محافظت کنید.

برای Gen Z، داستان کمی متفاوت بود.

• بزرگ ترین افراد نسل Z دو ساله بودند که کلمباین اتفاق افتاد. مدرسه هرگز پناهگاه امنی نبود. این مکان تبدیل به مکانی برای فلزیاب ها و تمرینات مخفی شدن شد.
• بسیاری از آنها تنها چند روز قبل از 11 سپتامبر مهدکودک را شروع کرده بودند. تروریسم و جنگ برای آن ها فقط تهدید نبوده است، همانطور که برای کودکان در طول جنگ سرد بود، واقعی بوده و ترس در روان آنها نهفته است.
• بسیاری از نسل Z حتی قبل از اینکه رکود بزرگ و بالاترین بیکاری از زمان رکود بزرگ را تجربه کنند، حتی از مدرسه خارج نشده بودند. نسل Z دید که خانواده و دوستانشان شغل، خانه و معیشت خود را از دست دادند.

علاوه بر همه اینها، ما محصولی را معرفی کردیم که زندگی را تغییر داد، همانطور که می دانیم برای همه ما - تلفن هوشمند متصل و مدرن امروزی - واقعیت های این دنیای جدید را به کف دست ما می آورد. این تلفن هوشمند حتی تأثیر بیشتری بر نسل Z نسبت به اینترنت بر نسل مینیال هاداشته است. تفاوت اصلی بین این دو توانایی والدین میلنیال ها برای کنترل دسترسی فرزندانشان به اینترنت بود. والدین نسل Z باید بپذیرند که نمی توانند دسترسی فرزندان خود به این دنیای اطلاعات را کنترل یا محافظت کنند. با این کار، والدین این نسل مسیر جدیدی را در پیش گرفته‌اند: استفاده از ارتباطات باز و ایجاد این انتظار که نسل Z باید یاد بگیرد که چگونه از خود در برابر تروریست‌ها، زورگویان سایبری و شکارچیان محافظت کند و در عین حال برای آینده چالش‌برانگیز آینده، از جمله یافتن شغل و ایجاد یک شغل مستقل و البته، زندگي كردن آماده شود.

این هنجارهای اجتماعی جدید نسلی را به وجود آورده است که نسبت به نسلی که از آن پیروی می‌کند مستقل‌تر و بی‌پایان توانمندتر است. در همان زمان، اعضای آن در حال مذاکره برای زندگی بدون محافظی هستند که نسل‌های گذشته می‌شناختند. از طریق همه اینها، آنها جامعه را تغییر می دهند، هنجارهای فرهنگی ایجاد شده توسط پیشینیان خود را بازتعریف می کنند. درک اینکه نسل Z کیست، ارزش‌ها و اولویت‌های آن‌ها با نسل‌های قبلی متفاوت است، و شناسایی پویایی‌هایی که بخش‌های منحصربه‌فرد را در Gen Z ایجاد می‌کند، کلید باز کردن پتانسیل کامل برای همه ما است.

تضاد رسانه های اجتماعی: فقط یک ابزار ارتباطی دیگر

میلنیال ها به دلیل استفاده از رسانه های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن دنیای خود با جهان شناخته می شوند، که اغلب نسخه ای ایده آل از زندگی واقعی آنهاست و تجربیات زندگی واقعی خود را بر اساس ارزش اشتراک اجتماعی انتخاب می کنند. عبارت محبوب میلنیال ها "بذارش تو اینستاگرام وگرنه انگار اتفاق نیفتاده" نشان دهنده اهمیت به اشتراک گذاری از طریق رسانه های اجتماعی است. میلنیال ها در نوجوانی و جوانی این نگرش را هدایت کردند و دیگران از جمله Gen Xers و بچه ها آن را اتخاذ کردند. میلنیال ها استاندارد را تعیین کردند. برای آنچه قابل قبول، مورد انتظار و باحال بود و بقیه از آن ها پیروی کردند.

تحقیقات ما نشان می‌دهد که Gen Z در حال ایجاد یک هنجار جدید برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی است و استانداردی را که همه نسل‌ها اتخاذ می‌کنند بازنشانی می‌کند. Gen Z به طور فزاینده ای از رسانه های اجتماعی به عنوان یک ابزار ارتباطی استفاده می کند - راهی برای حفظ ارتباط با افراد و چیزهایی که برای آنها مهم است. تحقیقات ما نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق نسل Z (80٪) از رسانه های اجتماعی برای ارتباط با دوستان و خانواده استفاده می کنند، در حالی که تنها 22٪ از آن برای به اشتراک گذاشتن نظرات خود یا تأثیرگذاری بر مخاطبان گسترده تر استفاده می کنند.

رسانه‌های اجتماعی برای نسل Z همان چیز هایی هستند که ایمیل، تلفن، فکس، «snail mail» یا حتی تلگرام فرستادن برای نسل‌های پیشین بودد: راهی برای برقراری ارتباط و ایجاد ارتباط. با تغییر رفتار نسل Z، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تغییراتی را در دیگران و خودمان ببینیم.

تضاد سیاسی: نادیده گرفتن انتظارات جوانان «معمولی»

از نظر سیاسی، نسل Z به تصویر بزرگتر و جایی که آنها در آن قرار می گیرند علاقه مند است. از نظر سیاسی، نسل Z، حتی در دوران جوانی خود، بیشتر از نسل‌های پیشین، دیدگاه‌های گسترده‌تری از آمریکا را منعکس می‌کند. تحقیقات ما نشان داد که آنها در واقع دامنه طیف سیاسی را در بر می گیرند، با 39٪ به عنوان میانه رو، 28٪ به عنوان لیبرال یا بسیار لیبرال، 25٪ به عنوان محافظه کار یا بسیار محافظه کار، و 8٪ به عنوان دیگران شناسایی می شوند. با این حال، سیاست مهم نیست: فقط 20٪ نشان دادند که "بسیار یا شدیدا" به مسائل سیاسی علاقه مند هستند، در مقابل 39٪ "بسیار یا بسیار علاقه مند" به مسائل زیست محیطی هستند. برای نسل Z، علل اجتماعی و وابستگی‌های سیاسی به همان اندازه که با نسل گذشته هماهنگ است، مطابقت ندارند. و در حالی که نسل Z ممکن است علاقه چندانی به مسائل سیاسی نداشته باشد، اکثریت اعلام کردند که قصد دارند در انتخابات بعدی رای دهند (74٪ از افراد 17 تا 22 ساله و 81٪ از افراد 12 تا 16 ساله قصد دارند در اولین انتخابات پس از 18 سالگی رای دهند). دیدگاه نسل Z در مورد چگونگی حل مشکلات جهان نیز با میلنیال ها در تضاد است.

تضاد ارزشی: ایجاد تعادل بین امیدهای جهانی برای جهانی بهتر با اهداف و دستاوردهای شخصی

در حالی که نسل Z دید گسترده ای از جهان دارد و نقش خود را در تبدیل آن به مکانی بهتر به طور جدی در نظر می گیرد، آنها باید آن را با نگرانی های عمل گرایانه خود در مورد توانایی به دست آوردن شغل خوب و حمایت از خود متعادل کنند. در حالی که آنها اغلب به عنوان ایده آلیست یا رویاپرداز در مورد آنچه که می تواند باشد تصور می شوند، تحقیقات ما نشان داد که نگرانی ها و اولویت های اصلی آنها ماهیت جهانی و "محلی" دارند. وقتی از آنها پرسیده شد که چه چیزی باعث استرس آنها شده است، اکثر نسل Z در مورد آینده نگران "بسیار یا شدید" هستند - به ویژه آینده خودشان، از جمله داشتن پول کافی (67٪)، یافتن شغل خوب یا بهتر (64٪) و پرداخت هزینه برای کالج یا دانشگاه (59%)، همچنین به نگرانی های جهانی مانند خشونت با اسلحه (62%) و تغییرات آب و هوایی (61%) میشود اشاره کرد. با این حال، هنگامی که نگرانی های جهانی با آمادگی برای آینده آنها در تضاد است، اکثر نسل Z به طور عملی دومی را در اولویت قرار می دهند.

این بیشتر با میلنیال ها در تضاد است. میلنیال ها بحث در مورد پایداری، مسئولیت اجتماعی و هدف را افزایش دادند اما اغلب به دنبال دادن راه‌حل‌ به برندها و شرکت‌ها بودند. در حالی که مدل‌های «یکی بخر، یکی بده» و محصولات پایدار برای برآورده کردن انتظارات میلنیال ها کافی بود، نسل Z شرکت‌ها را در سیاست‌ها و شیوه‌های تجاری خاص فرا می‌خواند. انتظار نسل Z این است که شرکت‌ها و برندها فراتر از بازاریابی به تفاوت‌های واقعاً قابل اندازه‌گیری بپردازند. این رویکرد عمل‌گرایانه در نگرانی‌های شخصی خودشان نیز به وجود می‌آید.

Gen Z به خاطر جامعه ای که در آن بزرگ شده اند متنوع و متناقض است.

نسل Z بیش از هر نسل دیگری در تاریخ مدرن، در زمان افزایش قطبی شدن و چندپارگی به بلوغ رسیده است و تنوع نسل آنها نشان دهنده این است. در نتیجه، اعمال یک برچسب واحد بر روی آنها غیرممکن است. در واقع، ما پنج لنز مختلف را شناسایی کرده‌ایم که باید ژن Z را از طریق آنها مشاهده و درک کرد:

• "تلاشگران پر استرس"
• "برنامه های بزرگ، انرژی کم"
• "فعالان اصیل"
• "شرکت کنندگان بی خیال"
• "کمال گرایان منزوی"

1. تلاشگران پراسترس

به عنوان بزرگ‌ترین گروه، «تلاش‌گران استرس‌دار» 35 درصد از کل نسل Z را  افراد استرس‌دیده تشکیل می‌دهد. افرادی که استرس دارند، کارآفرین، مستقل و آینده‌دار هستند که خودش گاهی اوقات تا حدی باعث ایجاد استرس در آنها می‌شوند. Stress Strivers در بین Fortune’s 18 Under 18 زندگی می کند و توسط کارآفرینان YouTube و همچنین دانش آموزان موفق یک دبیرستان "متوسط" شما به راحتی پیدا می شوند.

افرادی که استرس دارند کمتر به این که بخواهند از کارشان لذت ببرند و بیشتر به رسیدن به موفقیت و احساس احترام اهمیت می دهند، آنها به صرف وقت برای چیزهایی اهمیت می دهند که در آینده به آنها کمک می کند، به مستقل بودن و به دست آوردن چیزها به تنهایی اعتقاد دارند و به جای اینکه بخواهند کسی آن را در اختیار آنها قرار دهد، به دنبال کسب چیزی هستند که به دست می آورند. آنها همچنین علاقه زیادی به مسائل زیست محیطی دارند.

افرادی که استرس دارند والدین پردرآمدتری دارند، نیمی از آنها می گویند که «والدین هلیکوپتری» دارند که دائماً بالای سرشان پرواز می کنند و آنها را تحت فشار قرار می دهند تا بهترین باشند.

70 درصد از افرادی که استرس دارند می گویند کسب آنچه به دست می آورید مهم است.

2. برنامه های بزرگ، انرژی کم

از میان تمام بخش‌های Gen Z، «طرح‌های بزرگ، انرژی کم» Gen Z بیشتر شبیه به میلنیال های کلیشه‌ای است. آنها نمادی از نوع میلنیال ها هستند که احتمالاً نسبت کمتری را نسبت به تصور عمومی نشان می‌دهند، اما سایه بزرگی بر کل نسل میلنیال انداخته‌اند.

کسانی که 18٪ از Gen Z را تشکیل می دهند، کسانی که در بخش Big Plans، Low Energy قرار می گیرند، خواسته های زیادی دارند. آنها رویاپرداز هستند، برای سبک زندگی ارزش قائل هستند و در لحظه زندگی می کنند. آن‌ها می‌خواهند در شغلی که از آن لذت می‌برند پول زیادی به دست آورند و ثروتمند شوند، اما برای انجام فعالیت‌های مورد نیاز برای رسیدن به هدفشان تلاش می‌کنند. آنها همچنین وقت خود را صرف چیزهایی می کنند که اکنون از آنها لذت می برند تا چیزهایی که در آینده به آنها کمک می کند.

3. فعالان اصیل

وقتی به "فعالان معتبر" در نسل Z فکر می کنیم، به گرتا تونبرگ و دانش آموزانی فکر می کنیم که پس از تیراندازی دسته جمعی در دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس در پارکلند، فلوریدا به پا خاستند.آن ها فعالان معتبر مصمم، پرشور و گشاده روی هستند. آنها امیدوارند که تغییری در جهان ایجاد کنند و برخی از بزرگترین مشکلات پیش روی جامعه را حل کنند. آن‌ها نسبت به دیگر بخش‌های Gen Z به نگرانی‌های زیست‌محیطی علاقه‌مندتر هستند و اهمیت بیشتری به واقعی بودن و صادق بودن نسبت به خود می‌دهند.

فقط 7 درصد از فعالان معتبر والدین خود را از نوع هلیکوپتری تعریف می کنند.

اگرچه فعالان معتبر تنها 16 درصد از جمعیت نسل Z را تشکیل می دهند، اما آنها یک اقلیت پر سر و صدا هستند که به دلیل صراحت و تسلط بر رسانه های اجتماعی و سایر ابزارهای دیجیتالی که در دسترس هستند، تأثیر زیادی بر نسل و جامعه خواهند داشت.

4. شرکای بی خیال

«شرکت‌کنندگان بی‌خیال» همان برشی از کیک جمعیتی را دارند که فعالان معتبر (16%) دارند. با این حال، از آنجایی که Carefree Constituents همراه با باد شناور است، آنها معمولاً تعیین‌کننده روند یا تأثیرگذار نسل خود نیستند. با این وجود، آنها به عنوان پیروان نگرش ها و رفتارهایی که توسط بخش های غالب نسل Z بیان شده اند، جزء مهمی هستند.

نسل Z در این رده، راحت‌طلبان، روشن‌فکر و در لحظه زندگی می‌کنند. اولویت آنها صرف وقت برای چیزهایی است که اکنون از آنها لذت می برند در مقابل چیزهایی که در آینده به آنها کمک می کند. مشارکت کنندگان بی دغدغه مانند افرادی که استرس دارند نگران نمرات نیستند. آنها اهمیت کمتری برای استقلال در راه خود در جهان و به دست آوردن آنچه دریافت می کنند، قائل هستند.

5. کمال گرایان منزوی

«کمال‌گرایان منزوی» که نماینده 15 درصد از کل ژن Z هستند، جاه‌طلب، با انگیزه و با هدف درونی هستند. Kyle Gierdorf که بیشتر با نام Bugha، تگ گیمر او شناخته می شود، می تواند نمونه ای عالی از یک کمال طلب منزوی باشد. اعضای این بخش Gen Z می خواهند از شغل خود لذت ببرند و در هر کاری که به آن علاقه دارند بهترین باشند. آنها بیشتر به احساس خود در تلاش های خود اهمیت می دهند تا اینکه ثروتمند و مشهور شوند.

چه بازی‌های ویدیویی، چه ریاضی و چه هنر، افراد کمال‌گرای منزوی به دنبال تسلط بر هر چیزی هستند که دنبال می‌کنند. آن‌ها همچنین می‌خواهند با خودشان صادق باشند و اجازه دهند هویت منحصربه‌فردشان بدرخشد. آنها بیشتر علاقه مند به معاشرت با افراد، برندها و محصولات صادقانه و شفاف هستند.

«تلاشگران پر استرس»، بزرگترین گروه نسل Z، یک تناقض در درون خود هستند.

با مشخصه 35 درصد از نسل Z، "تلاشگران پر استرس" می خواهند بهترین نسخه از خود باشند تا جایی که دچار سوختگی شوند. جدای از تمرکز آنها بر هدایت مسیر خود و استفاده از هر فرصتی برای دستیابی به آینده ای موفق، تضادهای شخصی آنها باعث می شود که Stressed Strivers در نسل خود منحصر به فرد باشد.

در حالی که افراد استرس‌دیده به دنبال استقلال هستند، به طور فعال برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند و همیشه برای یادگیری، انجام و دستیابی به چیزهای بیشتر تلاش می‌کنند، آنها همچنین می‌خواهند در ارتباط باقی بمانند، در لحظه زندگی کنند و بر اصالت تأکید کنند. آنها فعالانی پاره وقت هستند که هدفشان ایجاد تغییر در جهان است. آنها همچنین می خواهند با خود و هویت منحصر به فرد خود صادق باشند و بیشتر علاقه مند به ارتباط با افراد، برندها و محصولات صادقانه و شفاف هستند.

90 درصد افراد پر استرس می‌گویند که مهم است که برای چیزهایی که در آینده به آنها کمک می‌کند وقت بگذارند. 81 درصد می گویند مهم است که وقت خود را صرف چیزهایی کنند که اکنون می توانند از آنها لذت ببرند.

Plan Z: چهار پیشنهاد برای سازمان ها

با توجه به تناقضاتی که Gen Z را تعریف می کند، شرکت ها به یک Plan Z نیاز دارند که این چهار نکته را در نظر بگیرد.

1. نسل Z با شخصی سازی هدایت می شود.

Gen Z یک نسل متنوع، مستقل و فعال است. به عنوان مشتریان، Gen Z دارای سران قوی و ارزش‌های قوی است، که شناسایی آنها از دیدگاه بازاریابی و حتی کسب وفاداری از آن دشوارتر است. برای دستیابی به این نسل جدید، شرکت‌های برنده برای درک آن از طریق ارتباطات دو طرفه، استفاده از داده‌ها و فناوری برای شخصی‌سازی محصولات و خدمات، و احترام به اعضا با تطبیق با نیازها و خواسته‌های آن‌ها به جای اجبار آنها به تغییر، تلاش خواهند کرد.

2. نسل Z عاشق فناوری است، اما در عین حال مشتاق به تعامل انسانی است.

به‌عنوان کارفرما، شرکت‌ها باید بدانند که افراد  Gen Z برای دسترسی فوری استفاده می‌شوند و انگیزه کارآیی دارند. شرکت ها باید ابزارهایی را ارائه دهند که سهولت و سادگی و کارهایی را که شهودی هستند و فرآیند سنگینی ندارند، ارائه دهند. بعلاوه، علیرغم تمایل به فناوری، Gen Z مشتاق تعامل انسانی، گشودگی و همکاری است. مدیران باید بین پتانسیل فناوری‌های پیشرفته، از جمله 5G، تعادل برقرار کنند تا نیروی کار مجازی‌تری را با تمایل نسل Z برای داشتن یک رابطه و «شناخت» افرادی که با آنها کار می‌کنند فراتر از شخصیت کاری‌شان فعال کنند.

3. شفافیت و اعتماد کلیدی است.

شفافیت اولین گام در ایجاد پیوندهای قوی با Gen Z بدون در نظر گرفتن بخش است. شفاف بودن در مورد انگیزه و هدف به شرکت ها کمک می کند تا اعتماد آنها را جلب کنند و بستری را برای آنها فراهم کند تا معتبر، متصل و کامل بمانند. به طور کلی، آن ها بیشتر از نسل های گذشته تمایل به اشتراک گذاری اطلاعات، مانند اطلاعات مالی دارند. این نوع شفافیت پتانسیل برابری بیشتر را ایجاد می کند.

4. تنوع و فراگیر بودن به اشکال مختلفی ظاهر می شود.

نسل Z منعکس کننده تغییر، تنوع و تضادهایی است که در جامعه امروز ما وجود دارد. شرکت‌ها باید این تنوع را درک کنند (چه چیزی هر فرد را به حرکت در می‌آورد و به او انگیزه می‌دهد) و محیطی را ایجاد کنند که از همکاری و فراگیری فراتر از درک امروزی استفاده کند. شرکت‌هایی که نسل را بدون تقسیم‌بندی هدف قرار می‌دهند، یا به شخصی‌سازی به جای مناسب سازی فردی ادامه می‌دهند، در جذب یا حفظ مشتریان و کارمندانی که احتمالاً بر تغییرات آینده تأثیر می‌گذارند، شکست خواهند خورد.

...

در طول زمان، همیشه این جوانان در جوامع بوده اند که محرک تغییر بوده اند. در حالی که ممکن است Gen Z هنوز به عنوان مشتری یا کارمند به حجم بحرانی نرسیده باشد، نمایندگان فرهنگ جوانان امروزی Gen Z در حال حاضر به طور نامتناسبی باعث ایجاد تغییراتی در بقیه ما شده است. علاوه بر این، توانایی نسل Z برای اتصال فوری و انتشار اطلاعات در سطح جهانی با سرعتی فزاینده بر همه ما تأثیر می گذارد. درک اینکه آنها چه کسانی هستند و اکنون چه می خواهند، به کسب و کارها این توانایی را می دهد که پیش بینی کنند مردم در هر سنی در سال های آینده چه انتظاراتی خواهند داشت. موفقیت مستلزم چابکی، انعطاف پذیری و سازگاری است تا بتواند نیازهای این نسل از تضادها را برآورده کند.

منبع: EY