چگونه خود را به کار کردن وادار کنیم در حالی که نمی خواهیم کار کنیم؟
چگونه خود را به کار کردن وادار کنیم در حالی که نمی خواهیم کار کنیم؟
کاری وجود دارد که شما آن را به حال خود رها کرده اید، آنکاری که ضربالاجل آن متاسفانه نزدیک است. و مشتری وجود دارد که با شما تماس می گیرد و مجبورید به او جواب دهید. کسی که کاری ندارد ولی مدام شکایت می کند و وقت با ارزش شما را میگیرد.
صبر کنید،آیا امسال قرار نبود بیشتر به باشگاه بروید؟
آیا می توانید تصور کنید که اگر خود را متقاعد کنید که کاری که نمی خواهید انجام دهید را، انجام دهید احساس گناه ، استرس و دلهره کمتری را احساس خواهید کرد ؟ لازم به ذکر نیست که تاکید شود چقدر شادتر و موثر تر خواهید بود؟
خبر خوب (و خبر بسیار خوب آن) این است که شما اگر از استراتژی صحیح استفاده کنید ، در مورد کنار گذاشتنکارها می توانید بهتر عمل کنید. اینکه کدام استراتژی برای استفاده بهتر است به این بستگی دارد که بفهمید در وهله اول چرا کار ها را به تعویق می اندازید؟
دلیل اول: شما انجام کار را به تعویق می اندازید چون می ترسید در آن گند بزید.
راه حل: اتخاذ یک " تمرکز ارتقاء"
2 راه برای نگاه کردن به یک کار وجود دارد.شما می توانید یک کار را انجام دهید به خاطر اینکه آن را یک راه برای پایان بهتر آنچه الان هستید، ببینید به عنوان یک دستاورد یا سرانجام، به عنوان اینکه اگر این کار را با موفقیت به پایان برسانم، میتوانم رئیس خود را تحت تاثیر قرار بدهم.یا اگر به طور منظم کار کنم فوق العاده به نظر خواهم رسید. روانشناسان این را " تمرکز ارتقاء " می نامد. و تحقیقات نشان می دهد اگر شما تمرکز پیشگیرانه داشته باشد، انگیزه دارید کارهای بزرگ را بهتر انجام دهید و آن زمان است که احساس رضایت و خوش بینی میکنید. خوب به نظر می رسد ، اینطور نیست؟ خب ، اگر می ترسید که در وظیفه مورد نظر گند بزنید ، این برای شما تمرکز نیست. اضطراب و تردید انگیزه را تضعیف می کند و باعث می شود که به هیچ وجه احتمال انجام کاری را نداشته باشید.
آنچه شما نیاز دارید دیدگاهی برای انجام کارهایی است که باید انجام دهید و تحت تأثیر شک قرار نمی گیرد در حالت ایده آل ، روشی که با آن شکوفا می شوید.
وقتی تمرکز پیشگیرانه دارید ، به جای اینکه به این فکر کنید که چگونه می توانید نتیجه بهتری کسب کنید ، وظیفه را راهی می دانید که به آنچه قبلاً بدست آورده اید متکی باشید برای جلوگیری از ضرر.
برای داشتن تمرکز پیشگیرانه ، انجام موفقیت آمیز یک پروژه راهی برای جلوگیری از عصبانیت رئیس یا کمتر شدن مشغله ذهنی شما است. کار کردن خارج از قاعده روشی است که نباید به خودتان اجازه دهید ، انجام دهید
ده ها تحقیقی که من در کتاب خودم" تمرکز"توضیح دادم، نشان می دهد که انگیزه پیشگیرانه در واقع با اضطراب ارتکاب اشتباه افزایش می یابد. هنگامی که شما برای جلوگیری از ضرر متمرکز هستید ، مشخص می شود که تنها راه برای رهایی از خطر ، اقدام فوری است. هرچه بیشتر نگران باشید سریعتر از دروازه خارج می شوید.
می دانم که این موضوع خنده دار به نظر نمی آید ، به خصوص اگر شما معمولاً از نوع افراد دارای ذهن در حال پیشرفت هستید ، اما احتمالاً هیچ راه بهتری برای غلبه بر اضطرابتان در مورد گند زدن وجود ندارد مگر این که فکر جدی را راجع به عواقب وخیم انجام ندادن کار ها داشته باشید. شروع کنید!عواقب کار نکردن به هیچ وجه خوب نیست ، خودتان را بترسانید. احساسی افتضاح است ، اما کار می کند.
دلیل دوم: شما کاری را به تعویق می اندازید چون " احساس" می کنید به آن علاقه ندارید
راه حل: صحبت دوست داشتنی از آن ها با دوستان خود بسازید و احساسات خود را نادیده بگیرید. آنها در ورود به راه به شما کمک می کنند.
الیور بورکمن در کتاب عالی خود " خوشبختی برای افرادی که نمی توانند در مثبت اندیشی ایستادگی کنند" ، خاطرنشان می کند که بیشتر اوقات وقتی چیزهایی مثل "من فقط نمی توانم صبح زود از رختخواب بیرون بیایم" یا "من خودم نمی توانم ورزش کنم" می گوییم ، واقعاً منظور ما این است که نمی توانیم احساس کنیم که می توانیم این کارها را انجام دهیم . از این گذشته ، هیچ کس شما را هر روز صبح به تختخواب خود وصل نمی کند. نگهبان های ترسناک ورودی باشگاه شما را مسدود نمی کنند. از نظر جسمی ، هیچ چیز جلوی شما را نمی گیرد - شما آن را دوست ندارید. اما همانطور که برکمن می پرسد ، "چه کسی می گوید شما باید صبر کنید تا احساس کنید باید کاری را انجام دهید تا بتوانید آن را انجام دهید؟
برای یک دقیقه در مورد آن فکر کنید ، زیرا خیلی مهم است. در جایی در طول مسیر ، همه ما به این ایده پردازی پرداخته ایم - بدون آنكه آگاهانه آن را بفهمیم - که برای ایجاد انگیزه و اثربخشی لازم است احساس کنیم که می خواهیم کاری کنیم. ما باید مشتاق این کار باشیم.
من واقعاً نمی دانم چرا ما این را باور داریم ، زیرا صددرصد مزخرف است. بله ، در بعضی از موارد شما باید به آنچه انجام می دهید متعهد باشید - می خواهید پروژه را به پایان برسانید ، یا سالم تر شوید یا روز خود را زودتر آغاز کنید. اما نیازی نیست احساس کنید که این کار را انجام می دهید.
در حقیقت ، همانطور که بورکرن اشاره می کند ، بسیاری از پرکارترین هنرمندان ، نویسندگان و مبتکران به دلیل اتکا به کارهای روزمره مجبور شده اند تعداد مشخصی از ساعت را در روز کار کنند ، مهم نیست که چقدر ناخواسته (یا در بسیاری از موارد ،) احساس ناخوشایند داشته باشند. بورکنمن به ما دیدگاه هنرمند مشهور چاک کلوز را یادآوری میکند: "الهام برای آماتورهاست. بقیه ما فقط حاضر می شویم و به سر کار می آییم.
بنابراین اگر نشسته اید ، چیزی را کنار گذاشته اید چون احساس میکنید بدان علاقه ندارید ،به یاد داشته باشید که شما واقعاً نیازی به احساس آن ندارید. هیچ چیز مانع شما نیست.
دلیل سوم :شما چیزی را کنار گذاشته اید زیر آن چیز سخت ،کسل کننده یا در غیر این صورت ناخوشایند است ،
راه حل: از برنامه ریزی اگر-آنگاه استفاده کنید.
اغلب اوقات، سعی می کنیم این مشکل خاص را با اراده حل کنیم: دفعه ی دیگر ، من خودم زودتر شروع می کنم تا روی این موضوع کار کنم. البته ، اگر ما واقعاً اراده ای برای انجام این کار داشتیم ، هرگز آن را در وهله اول رها نمی کردیم. مطالعات نشان می دهد که مردم به طور مرتب از ظرفیت خود برای کنترل خود فراتر می روند و بیش از حد به آن اعتماد می کنند تا آن هارا از خطر دور نگه دارد.
به خودتان لطف کنید ، و این واقعیت را در آغوش بگیرید که قدرت اراده شما محدود است ، و این واقعیت که همواره چالش برای انجام کارهایی که به نظر شما دشوار ، خسته کننده یا حتی ناخوشایند است، بر عهده دارید. در عوض، از برنامه های if-then (برنامه ریزی برای استفاده) استفاده کنید.
ساختن یک برنامه if-then ( پیش بینی اینکه چطور میشود) چیزی بیش از تصمیم گیری در مورد اقدامات خاص شما برای اتمام یک پروژه نیست ، همچنین تصمیم می گیرد که در کجا و چه زمانی آنها را انجام دهید.
اگر ساعت دو بعد از ظهر باشد ، من آنچه را که انجام می دهم متوقف می کنم و کار را روی گزارشی که باب خواسته است شروع می کنم.
اگر رئیس من به درخواست من برای افزایش حقوق در جلسه ما اشاره نكرد ، من آن را دوباره قبل از پایان جلسه مطرح می كنم.
با تصمیم گیری دقیق در مورد آنچه که می خواهید انجام دهید ، و چه زمانی و کجا می خواهید این کار را انجام دهید ، هیچ وقت مشکلی پیش نمی آید که زمان آن فرا رسد. نه ، آیا واقعاً باید الان این کار را انجام دهم؟ یا این کار را می شود بعدا انجام داد؟ یا شاید من به جای آن باید کاری دیگری انجام دهم. وقتی تصمیم میگیریم ، اراده لازم برای انتخاب دشوار است. اما اگر برنامه if-then داشته باشید با اطمینان از اینکه تصمیم درست را در بهترین زمان گرفته اید ، به میزان کافی تردید در به سرانجام رسیدن را کاهش می دهند. در عمل ، برنامه ریزی if-then در بیش از 200 مطالعه نشان داده است که میزان دستیابی به هدف و بهره وری را به میزان متوسط 200٪ -300٪ افزایش دهد.
من می دانم که سه استراتژی که به شما پیشنهاد کردم - فکر کردن در مورد عواقب ناکامی ، نادیده گرفتن احساسات و مشغول به برنامه ریزی دقیق بودن به اندازه "پیروی از اشتیاق خود" یا "" مثبت بمان! " جالب نیست . اما آنها تصمیم گرفتهاند که در واقع موثر باشند که اگر اتفاق بیفتد که دقیقاً همان چیزی است که شما می خواهید.
منبع: hbr