پتانسیل بکر ایپیآیهای حوزه سلامت
سخن مشاور مدیریت:
حوزه سلامت در کشور ما یکی از بیشمار حوزههایی است که فناوری در آن کمتر ورود کرده است. اما اگر به روندهای این حوزه در دنیا نگاهی بیندازیم، ردپای بکارگیری آخرین پیشرفتهای فناوری اطلاعات را در عرضه خدمات درمانی، بهداشت و سلامت خواهیم دید. از پروندههای الکترونیک سلامت و پزشکی راه دور گرفته تا جراحی به کمک روباتها و استفاده از گجتها و پوشیدنیهای پایش و نظارت بر سلامت افراد، همه نشاندهنده نفوذ فناوری در سلامت، بعنوان یکی از مهمترین حوزههای زندگی بشر میباشد. شاید به همین خاطر است که این روزها واژه «مِدتک» نیز در ادبیات حوزه سلامت مصطلح شده است. یکی از ستونهای بکارگیری فناوری در حوزه سلامت، استفاده از ایپیآیها جهت یکپارچهسازی ارتباط بین سیستمهای مختلف و نیز ایجاد مدلهای کسب و کاری تازه بر پایه این سرویسهاست. نویسندگان در این مقاله خواندنی کوشیدهاند تا در خصوص این پتانسیل بکر و ظرفیتهای نهفته آن، مطالب ارزشمندی را در اختیار ما قرار دهند. برخی واژگان و اصطلاحات را در انتهای مقاله شرح دادهام.
پتانسیل بکر ایپیآیهای حوزه سلامت
رهبران اغلب کسب و کارهای اینترنتی به اهمیت بالای استفاده از ایپیآیهای باز (Open API) جهت توسعه و گسترش دسترسی به سازمانهایشان پی بردهاند. اگر صنعت درمان و سلامت نیز از این روند پیروی کند، تاثیر آن بر ارتقای کیفیت خدمات و کاهش هزینههای مراقبت، بهبود تجربه بیمار و افزایش نوآوری بسیار زیاد خواهد بود.
ایپیآیها روتینها و به عبارتی پروتکلهای برنامهنویسی هستند که امکان به اشتراکگذاری داده بین برنامههای نرمافزاری را فراهم میسازند. سازمانهایی همچون آمازون، آیبیام، سیلزفورسداتکام، فیسبوک و گوگل، همگی مشغول "انتشار" ایپیآیهای مهمی هستند که به توسعهدهندگان این اجازه را میدهد که به اطلاعات مورد نیاز جهت ساخت برنامهها یا کسب و کارهای جدید دسترسی داشته باشند. پتانسیل عظیمی برای بسیاری از این سازمانها وجود دارد که ارزش جدیدی خلق کنند [1]. این نوع نوآوری در نهایت به مشتری نهایی خدمترسانی کرده و عملکرد و تجربه بهتری را برای او فراهم میسازد.
تاثیر ایپیآیهای باز و استاندارد بر حوزه درمان و سلامت حتی از موارد فوق نیز فراتر است. در یک بازار حوزه سلامت که در آن عرضه و استفاده از ایپیآیها نیز متداول باشد، بیماران به سادگی میتوانند به دادههای سلامت خودشان دسترسی داشته و در نتیجه اطلاعات بهتر و موثرتری در خصوص وضعیت سلامتشان بدست آورند و در نهایت تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. ارائهکنندگان خدمات سلامت نیز میتوانند واسطهای کاربری و پلتفرمهای تحلیل داده نوآورانهای در اختیار داشته باشند که پشتیبان تصمیمگیریهای کلینیکی آنها باشد. محققین نیز دسترسی سادهتری به دادههای کلینیکی جهت ایجاد فرضیات علمی و شناسایی روندها دارند –و ساخت تجربه بهتری برای افرادی که دادههایشان را برای پیشبردهای علمی اهدا میکنند. در نهایت دردسترس بودن دادهها منجر به توسعه گروه کاملاً جدیدی از نوآوران عرصه خدمات سلامت میشود: توسعهدهندگانی که تجربه و مهارت چندانی در زمینه سلامت ندارند، اما زمانیکه دسترسی مطمئنی به دادههای کلینیکی این صنعت داشته باشند، قادرند ابزارهای موردنیاز برای خلق ارزش را بوجود آورند. همه این موارد در کنار هم، نشاندهنده مزایایی است که امکان بهرهبرداری از تمام ظرفیتهای منابع عظیم دادهای در سیستم سلامت را مهیا میسازد.
تلاشها برای انتشار دادههای حوزه سلامت و عرضه آن به برنامه های ثالث به کندی پیش رفته است، زیرا این صنعت فاقد ایپیآیهای قدرتمند و برنامهریزیهای لازم جهت توسعه نرمافزارهای کاربردی تلفن همراه (app) مشابه سایر صنایع میباشد. این موضوع سبب ایجاد چالشهای عمدهای در خصوص کیفیت، ایمنی و هزینه خدمات سلامت میشود. برای مثال فرض کنید در اورژانس برای یک بیمار سکته مغزی داروی ضد لخته خون تجویز میشود، اما سابقه دوز مصرفی بیمار به صورت یکپارچه به سایر واحدهای داخل همان بیمارستان ارسال نمیشود. حتی در شرایط وخیمتر، پرونده کامل حضور بیمار در اورژانس به خدماتدهنده اصلی او فرستاده نمیشود. بطور مشابه، والدین یک کودک دیابتی ممکن است نتوانند به پروندههای فرزندشان دسترسی داشته و در نتیجه در فرایند نظارت دقیق آنها بر وضعیت سلامت وی اختلال ایجاد میشود.
در کشور آمریکا، قانون بهبود و سرمایهگذاری مجدد 2009 [2] برنامهای را تحت عنوان «برنامه انگیزشی پرونده الکترونیک سلامت سالمندان و مستمندان» معرفی کرد که توسط آژانس فدرال CMS (زیرمجموعه وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا) مدیریت میشود. این برنامه مشوّقهای مالی لازم جهت بکارگیری سیستمهای مجاز تکنولوژی EHR (پرونده الکترونیک سلامت) و نیز الزامات لازم جهت «استفاده کارآمد» [3] خدماتدهندگان از این سیستمها را مهیا کرد. در نتیجه اجرای این برنامه، 97 درصد بیمارستانها در سال 2014 تکنولوژی EHR را در اختیار داشتند (این آمار در سال 2011، 72 درصد بود).
موفقیت آنها در تحقّق الزامات «استفاده کارآمد»، موجب ارتقای سطح بازپرداختهای خدمات درمانی (Medicare Reimbursement) شده است. از جمله اهداف دیگر تامین الزامات «استفاده کارآمد»، این بود که خدماتدهندگان امکان 1) مشاهده 2) دریافت و 3) انتقال دادههای سلامت خود را به یک موجودیت ثالث داشته باشند (اصطلاحاً به این الزام، VDT گفته میشود). جدیدترین الزام قوانین«استفاده کارآمد» -که اجرای گسترده آن از سال 2018 آغاز شده- آن است که بیماران بتوانند به اطلاعات سلامت خود از طریق یک ایپیآی و با استفاده از برنامهای که خودشان انتخاب میکنند، دسترسی داشته باشند. این امکان جدید نه تنها باعث به اشتراکگذاری دادههای سیستمهای EHR با بیماران میشود، بلکه فرصت تعامل و همکاری دوطرفه بین خدماتدهندگان مختلف و سیستمهای EHR را فراهم میسازد.
مزایای تعامل فوق و دسترسی سادهتر به دادهها از طریق ایپیآیها، برای بیماران و مراقبان آنها نیز آشکار است. امروزه، بیماران اغلب باید برای مراجعه به هر خدماتدهنده حوزه سلامت، از یک درگاه کاربری متفاوت استفاده کنند. ایپیآیهای باز این فرصت را در اختیار شرکتها و استارتاپهای مختلف میگذارند تا با ساخت وبسایتها و برنامههای کاربردی تلفن همراه، امکان استخراج دادههای کلینیکی بیماران از درگاههای مختلف EHR و تجمیع آنها در یک مکان واحد را فراهم سازند.
خدماتدهندگان نیز که اغلب در استفاده از فناوری EHR با مشکل مواجه هستند، با کمک ایپیآی فرصتی برای نوآوری داخلی در اختیار خواهند داشت. ایپیآیهای باز این امکان را فراهم میسازند که خدماتدهندگان بتوانند سیستمهای خود را با واسطهای کاربری دلخواهشان بسازند و لذا راهحل بهتری نسبت به استفاده از واسطهای معمول EHR بوجود آورند. در نهایت EHRها تبدیل به پلتفرمی میشوند که سایر شرکتها بتوانند برنامههای مناسبتری را بر روی آن ایجاد کرده و کاربردپذیری این برنامهها را برای پزشکان و متخصصان خود ارتقا دهند.
مزیتِ کمتر آشکارِ ایپیآیهای باز برای محقّقین، ایجاد پتانسیل بالقوهای است که افراد و سازمانهای مختلف قادر باشند با انجام تحلیل روی روندهای بکارگیری، هزینهها و یا دستاوردهای استفاده از پروندههای تجمیع شده و ناشناس تعداد زیادی از مردم، در امر "دانشوری شهروندی" [4] مشارکت داشته باشند. سیستم سلامت کودکان استنفورد در سانفرانسیسکوی آمریکا یک پلتفرم تحلیل داده باز را برای مدیریت دیابت توسعه داده است که متخصصین پزشکی میتوانند با بکارگیری ایپیهای EHR آن و مجموعه HealthKit اپل، شناختشان از روند سلامت بیمار در طول زمان را ارتقا دهند. تیم استنفورد با شرکت DexCom در زمینه استفاده از دستگاه نظارت بر گلوکوز خون نیز همکاری دارد. این دستگاه شامل یک برنامه تلفن همراه است که دادههای پیوستهای از بیمار را به EHR ارسال نموده و به بیماران و خدماتدهندگان این امکان را میدهد تا تصمیمات مشترکی در خصوص درمان بگیرند.
پروژههای دیگری همچون پروژه ژنوم شخصی [5] در حال گردآوری دادههای ژنوم، سلامت و اطلاعات اهدایی از سوی هزاران نفر مشارکتکننده هستند تا به شهروندان دانشور کمک کنند تا تفاوتهای ژنتیکی را تفسیر نمایند. هدف از پلتفرم آنلاین تحقیقاتی-بالینی PatientsLikeMe که مبتنی بر اهدای دادهها توسط افراد می باشد، ارائه بینشهای بیدرنگ در مورد بسیاری از امراض و علائم آن به بیمار است. در برخی موارد حتی این پلتفرم سوالات چالشبرانگیزی را در خصوص برخی رویکردهای از پیش تعیینشده درمانی مطرح کرده است. برای مثال در سال 2011 یک مطالعه مشاهدهای که توسط بیماری در پلتفرم PatientsLikeMe آغاز شده بود، یک تحقیق علمی سال 2008 در خصوص بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک [6] یا ALS را رد کرد (این تحقیق ادعا میکرد که کربنات لیتیوم ممکن است باعث کندی پیشرفت بیماری شود). با دسترسی سادهتر به دادههای بالینی که اجازه بکارگیری آنها توسط مشارکتکنندگان داده شده است، اینگونه بانکهای اطلاعاتی تبدیل به ابزارهایی قدرتمند برای تقویت تجویزهای دارویی دقیق و مراقبتهای اختصاصی و داده-محور میشوند.
با توجه به پتانسیل قابل توجه ایپیآیها در بهبود ارزش در حوزه سلامت، پرسش مهم آن است که چگونه میتوانیم روند استفاده وسیعتر از ایپیآیهای باز درون این صنعت را شتاب دهیم. ما چهار نیاز اصلی را در این زمینه میبینیم:
1. به یکسری مشوقهای مالی نیاز است تا خدماتدهندگان تشویق به تبادل دادههای لازم جهت عرضه دستاوردهای بهتری شوند. صنعت خدمات درمانی و سلامت در میانه تغییری عظیم از مدلهای "پرداخت-هزینه-برای-خدمت" به سمت مدلهای "خدمات-ارزش-محور" است که در آنها، بازپرداخت هزینه به خدماتدهندگان درمانی منوط به دستاوردهایی بهتر، هزینههایی پایینتر و میزان رضایت بالاتر مشتری است. پرداختهای تحت سیستم مبتنی بر شایستگی در مدیکر [7] و همچنین مشوقهای تازه برای متخصصان مشارکتکننده در مدلهای پرداخت جایگزین، از سال 2019 آغاز شده است. هر دوی این برنامهها شامل یکسری الزامات برای خدماتدهندگان جهت بکارگیری تکنولوژیهای مجاز EHR جهت بهبود عرضه خدمات سلامت هستند. زمانیکه خدماتدهندگان با مشوّقی جهت تبادل داده (با هدف ارائه نتایج بهتر) مواجه باشند، شرایط کسب و کاری برای پیادهسازی ایپیآیها روشنتر و شفافتر میشود.
2. نگرانیها و دغدغههای بیماران و خدماتدهندگان در خصوص مسائل حریم شخصی و امنیت دادههایشان باید مرتفع شود. یکسری مسائل امنیتی قانونی هست که در تبادل دادهها بوجود میآید. با این وجود، سایر مصرفکنندگان و کسب و کارهای اینترنتی به منظور تبادل امن دادههای حساس افراد، استانداردهایی مانند OAuth 2.0 و Open ID Connect را برای تسهیل اعتبارسنجی و احراز هویت از طریق ایپیآیها بکار گرفتهاند. چون صنعت خدمات درمانی و دادههای حوزه سلامت قطعاً نیاز به ملاحظات امنیتی و حریم خصوصی خاصی دارند، خدماتدهندگان میتوانند از مزایای این استانداردها و موارد امنیتی جهت فراهم ساختن دسترسی، البته با حفظ محرمانگی، امنیت و ترجیحات بیمار استفاده کنند.
3. عرضهکنندگان EHR بایستی ایپیآیهای باز استانداردی را همراه با شرایط استفاده، سیاستها و قیمتگذاریهای شفاف پیادهسازی نمایند. در حال حاضر یکپارچه شدن با تمامی ایپیآیهای اختصاصی و متفاوت عرضهکنندگان EHR ممکن است هزینهبر و زمانبر باشد. تاکنون هیچ استانداردی در این خصوص انتخاب نشده است، البته یکسری اقدامات توسط پروژه آرگونات در جهت پشتیبانی از استانداردهای نوظهور در حوزه ایپیآیهای سلامت در حال انجام است. علاوه بر این، شفافیت چندانی در هزینهها و سیاستهای مورد انتظار برای هر ایپیآی وجود ندارد. در چنین فضایی، استارتاپهای کوچک نمیدانند که انتظار چه چیزی را داشته باشند و ممکن است در همکاریهای خود با عرضهکنندگان EHR مختلف، با قیمتهای بالا و یا محدودیتهایی مواجه شوند.
4. مسائل و مشکلات فرهنگی و جریان عملیاتی درون سیستمهای سلامت باید مرتفع شود. خدماتدهندگان اغلب میترسند در صورت پیادهسازی ایپیآیهایی که امکان ورود دادههای تولید شده توسط بیمار در سیستم آنها را فراهم کند، عملکردشان با حجم زیادی از دادهها فلج شود –یا از این میترسند که عرضه داده ممکن است باعث از دست رفتن بیمارانشان شود. اما به هرحال زمانیکه ایپیآیها در عمل پیادهسازی میشوند، این دغدغهها و نگرانیها به ندرت به واقعیت میپیوندد. برعکس، بکارگیری فناوری و امکان تجزیه و تحلیل اطلاعات، پتانسیل افزودن ارزش به فرایند تصمیمگیری را برای خدماتدهندگان و بیماران به دنبال دارد؛ ما دریافتهایم که همچون سایر صنایع، ایجاد سیستمهای تعاملپذیر هم تجربه کاربر و هم حفظ مشتریان را بهبود میدهد. در سیستم سلامت Ochsner (یک خدماتدهنده غیرانتفاعی در حوزه سلامت که در لوئیزیانای جنوبی در آمریکا فعالیت دارد)، یک برنامه نرمافزاری آزمایشی برای جلوگیری از مشکلات قلبی و بیماری فشار خون توسعه داده شد. برنامه از یک ایپیآی جهت گردآوری دادههای وزن و فشار خون از بیش از 500 دستگاه متصل به بدن افراد استفاده میکرد. این برنامه منجر به کاهش چشمگیری در بستری شدن افراد و بهبود کنترل فشار خون آنها شد. برخلاف نگرانیهای اولیه خدماتدهنده، نتایج این تست و سایر اجراهای آزمایشی که در سرتاسر کشور انجام شده، نشاندهنده پتانسیل ایپیآیها در بهبود درمان و ایجاد تجربه بهتری برای بیماران و خدماتدهندگان بوده است.
به منظور ایجاد یک سیستم سلامت واقعی که بتواند خود را با سرعت بالای فناوری و علم وفق دهد، بایستی با چالشهای اساسی فوق روبرو شویم. ایپیآیهای باز ظرفیت عظیمی برای توانمندسازی بیشتر بیماران و تصمیمگیری مشترک بین آنها و خدماتدهندگان را فراهم میسازد که امید است منجر به دگرگونی در عرضه خدمات حوزه سلامت شود.
این مقاله نتیجه یک تحقیق مستقل بوده و دیدگاههای کاخ سفید، دفتر سیاست علم و فناوری (STPI) و یا هیچ نهاد دیگری در دولت آمریکا را منعکس نمیکند.
توضیحاتی در خصوص برخی واژگان و عبارات به کار برده شده در این مقاله:
[1]: درآمد سالیانه شرکت آمازون از محصول AWS خود در سال 2018، 25.6 میلیارد دلار بوده است و در سال 2019 این درآمد 37 درصد رشد داشته است.
[2]: American Recovery and Reinvestment Act of 2009 : معروف به بسته تشویقی، که در زمان دولت باراک اوباما و به دنبال بحران مالی در سال 2009 تصویب و نزدیک به 800 میلیارد دلار به حوزههای اصلی اقتصاد آمریکا تزریق شد.
[3]: اصطلاح «استفاده کارآمد» یا Meaningful Use در حوزه فناوری سلامت، به معنای تامین حداقل استانداردهای دولت آمریکا برای EHR میباشد. اینکه دادههای کلینیکی بیماران چگونه باید بین خدماتدهندگان سلامت، شرکتهای بیمه و بیماران مبادله شود.
[4]: پژوهشهای علمی است که تمام یا بخشی از آن توسط دانشمندان آماتور (و یا غیرحرفهای) انجام میشود. دانشوری شهروندی گاهی اوقات با عنوان «مشارکت عمومی در پژوهشهای علمی»، «نظارت مشارکتی» و «اقدامپژوهی مشارکتی» نیز توصیف میشود.
[5]: به مجموعه کاملی از ژنها در یک سلول زنده، ژنوم میگویند.
[6]: یک بیماری نورونهای حرکتی که موجب تخریب پیشرونده و غیرقابل ترمیم در مغز، نخاع و دستگاه عصبی محیطی میشود.
[7]: یک برنامه ملی بیمه اجتماعی است که توسط دولت فدرال ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۶۵ مدیریت میشود و دسترسی بیمه درمانی را برای آمریکاییهای بالای ۶۵ سال، افراد جوانتر دارای ناتوانی و نیز افراد دارای مشکل دیالیز تضمین میکند.
منبع: HBR