یافتن امید در شرایط سخت
سخن مشاور مدیریت:
در این مقاله، نویسنده از وضعیت حاکم در زمان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در آمریکا مینویسد. زمانی که امیدی به ادامه دادن وجود نداشت و مردم در شرایط سخت، زندگی و امید خود را از دست داده بودند. این روزها با وجود تمام شرایط سخت و پیچیدهای که سالها در ایران پشت سر گذاشته بودیم، با انتشار سریع ویروس کرونا و مرگومیر هموطنهایمان، از دست رفتن امید و بازگشت به فعالیت مفید رنگ دیگری به خود گرفته است؛ بهگونهای که حتی نزدیک شدن به سال جدید ۱۳۹۹ هم تاثیر چندانی در ایجاد شوق و امید در میان مردم نداشته است. در این مقاله، نویسنده با بیان یک نمونه از چهرههای بزرگ، وینستون چرچیل در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۰، که از افراد مورد علاقه بنده هم هست، نحوه بازگشت به زندگی پایدار پس از بروز شرایط سخت را بر میشمارد. باشد که کمکی به هموطنهایمان باشد.
من شنیدهام که بعضی از مدیران اجرایی میگویند که آنها هرگز وضعیتی به بدی الان (سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹) ندیدهاند. حتی با اینکه اقتصاد علامتهایی از بهبود را نشان میدهد، به هیچ وجه قطعی نیست که بهبود در این فرآیند، همچنان خطی خواهد بود.
در این دوران پرمشکل، یادآوری نمونههایی از رهبرانی که از شرایط سخت جان سالم به در بردهاند، مفید است. یکی از رهبرهای مورد علاقه من، وینستون چرچیل است که مطالب زیادی درباره او نوشتهام. برای زمان ما، چرچیل فقط برجستهترین نخستوزیر برای سالهای ۱۹۴۰ نبود که بریتانیا را به عنوان تنها نیرو علیه نازیها متحد کرد. بلکه این چرچیل سالهای ۱۹۱۵ است که پس از سقوط داردانل، از کابینه به بیرون فرستاده شد؛ تصمیمی که یک طرح شوم برای بیرون راندن ترکیه از جنگ بزرگ بود.
همانطور که در بیوگرافی جدید و باشکوه پاول جانسون میخوانیم، چرچیل در سن ۴۰ سالگی خود را بسیار تنها و مورد خطابهی ناسزای دیگران دید. اما او چهکار کرده بود؟ کمی به فکر فرو رفت؛ همسرش کلمنتاین میگفت: «من فکر میکردم که او از غم خواهد مرد». اما بعد از آن، چرچیل با خوشحالی زیاد یک سرگرمی جدید پیدا کرد، نقاشی کردن! او از میان هنر خویش، که استعداد خوبی در آن ایجاد کرده بود، دوباره خود را پیدا کرد. پس از آنکه دوره جوانی را پشت سر گذاشت، به خدمت ارتش در آمد و به مدت شش ماه در سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۶ در جبهه فرانسه خدمت کرد. در نهایت، چرچیل بار دیگر وارد سیاست شد و از آنجا به زندگی عمومی خود ادامه داد.
چرچیل سالهای ۱۹۱۵ به ما یاد میدهد که اگر دو کار را انجام دهیم میتوانیم دوباره از سختیهایمان استفاده کنیم: یک، شارژ مجدد؛ دو، عمل کردن. مورد دوم برای هر مدیر اجرایی آشنا است، اما اقدامات بعد از ناملایمات باید با یک دوره تامل همچون جوانسازی شروع شود. در زیر سه روش برای انجام این توصیه آورده شده است.
فکر کردن
یک قدم به عقب بردارید، آنچه اتفاق افتاده را در نظر بگیرید و وضعیت را از تمام زوایا بررسی کنید. با همکاران خود در مورد این که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست بوده است صحبت کنید. عملکرد خود را ارزیابی کنید و ببینید چه کاری را ممکن است به روش دیگری انجام داده باشید. حالا که نتیجه را میدانید، از آنچه میدانید استفاده کنید تا برای آینده آماده شوید.
شارژ مجدد
حالا شکست را کنار بگذارید و راههایی برای برقراری ارتباط مجدد با خودتان پیدا کنید. انجام این کار ممکن است از طریق رژیم غذایی برای تناسب اندام و یا صرف زمان بیشتر با دوستان و خانواده باشد. خودتان را سرگرم کنید. به خودتان زیاد فکر نکنید. چرچیل نقاشی کرد. شما چی کار میکنید؟ چیزی را پیدا کنید که ذهنتان را به روحیهتان متصل کند. ممکن است یک جنگ را از دست داده باشید، اما زندگیتان را از دست ندادهاید، لذا مثبت فکر کنید.
(دوباره) انجام دادن
باید کاری را انجام بدهید. اگر در یک شغل هستید، درسهای آموخته شده از شکست را در جای خود قرار دهید. تیم خود را در جریان بگذارید. اگر در شغل جدیدی هستید، راههایی برای استفاده از آن درسهای تلخ در موقعیت جدید خود پیدا کنید. بدانید که شما فرد متفاوتی هستید و از بسیاری جهات از کسی که در برابر فشارهای شکست مقاومت میکند، حمایت میکنید. انرژی خود را به کار خود معطوف کنید، اما با خودتان و اطرافیانتان در ارتباط باشید.
چرچیل یک چیز ارزشمند داشت که رهبران کسبوکار ممکن است نداشته باشند: زمان. او میتوانست از زندگی عمومی دور شود. رهبران در حال حاضر چنین زمانی ندارند. با این حال، مهم نیست که موضوعات اطرفمان چقدر سخت هستند، هر رهبری میتواند و باید زمانی برای خود، به ویژه در پی شکست، داشته باشد. بدانید که شکست پایان کار نیست. اما عدم موفقیت در انجام این کار (وقت گذاشتن برای خود) ممکن است منجر به شکستهای بعدی در آینده شود.
چرچیل سال ۱۹۱۵ راه را برای چرچیل سال ۱۹۴۰ هموار کرد تا نجاتدهنده ملت خود شود. چرچیل زمانی به شوخی گفت:
«یک بدبین دشواری را در هر فرصتی میبیند و یک فرد خوشبین این فرصت را در هر مشکلی میبیند.»
منبع: HBR