چگونه مهارتهای مالی خود را بهبود بخشید (حتی اگر از اعداد متنفر هستید)
سخن مشاوره مدیریت:
اگر شما از آن دسته افراد هستید که با اعداد رابطه خوبی ندارید، امور مالی هراسآور است.
اما داشتن درکی از اصطلاحاتی مانند: EBITDA و ارزش فعلی خالص، بدون توجه به موقیعت سازمانیتان مهم است.
- چگونه میتوانید هوش مالی خود را تقویت کنید؟
- چگونه میتوانید تصمیم بگیرید که کدام مفاهیم در کارتان و در درک شما از کسب و کار مهمتر هستند؟
- و چه کسی در بهترین موقعیت برای ارائه راهنمایی است؟
آنچه کارشناسان میگویند
به گفته ریچارد روباک [1]، استاد مدرسه کسب و کار هاروارد و نویسنده همکار در "راهنمای HBR برای خرید یک کسب و کار کوچک" [2]، حتی اگر برای انجام کارهای روزانه خود نیازی به دانستن چیزهای زیادی در زمینه امور مالی ندارید، هرچه با این موضوع آشناتر باشید، بهتر خواهید بود. او میگوید: "اگر بتوانید به زبان پول صحبت کنید، موفقتر خواهید بود." گذشته از این، اگر میخواهید یک محصول یا استراتژی را بفروشید، باید بتوانید ثابت کنید که هم عملی است و هم حاشیه سود بالایی دارد. وی میگوید: "تصمیمگیرندگان نهایی میخواهند یک مدل ساده را ببینند که درآمد، هزینهها، سربار و گردش نقدینگی را نشان میدهد." آنها باید ببینند که چرا این، یک ایده خوب است". جو نایت [3]، شریک و مشاور ارشد در موسسه بیزینس لیترسی [4] و نویسنده همکار در "هوش مالی"، میگوید که فقدان هوش مالی "محدود کننده شغل" است. اگر قادر به مشارکت در بحث و گفتگو در مورد عملکرد شرکت نیستید، بعید است پیشرفت کنید. او میگوید: "شما را در اجرای پروژهها شرکت نمیدهند مگر اینکه امور مالی را درک کنید." در اینجا به چند راهکار برای بهبود هوش مالی اشاره میشود.
بر ترس های خود غلبه کنید
از مسائل مالی دوری نکنید فقط به این دلیل که از اعداد وحشت دارید. روباک میگوید: "این علم موشک نیست. تصور کنید، امور مالی روشی است که کسب و کار امتیازاتش را میشمارد. مانند شمارش تعداد شوتها و گلها در بازی فوتبال، اما در عوض شما در حال اندازهگیری پیشرفت از طریق عملکرد مالی هستید". این چندان هم پیچیده نیست. نایت میگوید: "علاوه بر این، ریاضی آسانتر از آن چیزی است که فکر میکنید. امور مالی و حسابداری بسیار ساده هستند. بیشتر جمع و تفریق است و گاهی هم چند ضرب و تقسیم. هیچ چیز جادویی در کار نیست."
زبان مالی را یاد بگیرید
ممکن است هیچ جادویی در امور مالی وجود نداشته باشد، اما شامل یک سری اصطلاحات خاص خودش هست. نایت میگوید: خوشبختانه روشهای بسیاری برای یادگیری این اصطلاحات وجود دارد. "شما فقط باید ابتکار عمل داشته باشید." اگر شرکت شما بهصورت درون سازمانی آموزش امور مالی ارائه میدهد، از آن استفاده کنید. اگر اینطور نیست، ثبت نام در کلاسهای آنلاین یا موسسات آموزشی را در نظر بگیرید. البته کتابهای بیشماری نیز در این موضوع وجود دارد. او میگوید مهمترین مفاهیمی که باید درک شوند عبارتند از: چگونگی اندازهگیری سودآوری، EBITDA، سود عملیاتی، درآمد و هزینههای عملیاتی. کتابهای درسی مالی و یا راهنماهای مرجع یک سرمایهگذاری نیز خوب هستند، البته Google کردن هم قابل استفاده است.
ترازنامه را به چالش بکشید
نایت میگوید: "شما باید خود را در صورت سود و زیان سازمان خود غوطهور کنید". نسبت به ترازنامه علاقهمند شوید و سپس با تلاش، سعی کنید آن را بفهمید. روباک میگوید، بهترین راه برای یادگیری این است که خود به اعداد ترازنامه برسید، با استفاده از نرمافزار یا حتی بر روی کاغذ و سپس آن اعداد را در گروههای مختلف دستهبندی کنید تا بتوانید ببینید که شرکت شما چقدر خرج و چقدر درآمد کسب میکند. اعداد را به درصد تبدیل کنید تا راحتتر بتوانید سهم درآمد و مخارج را تجسم کنید. "شما میخواهید تصویر بزرگ را ببینید."
بر روی معیارهای کلیدی متمرکز شوید
تقویت تخصص مالی مستلزم شناخت معیارهایی است که شرکت شما جهت سنجش موفقیت بهکار میگیرد. نایت میگوید: "هدف شما این است كه به درک عمیقی از "ارتباط بین سود و زیان" و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد سازمان در گذر زمان دست یابید". این معیارها اغلب به صورت نسبت بیان میشوند. وی میگوید: "در هر شرکت چهار نسبت وجود دارد: سودآوری، اهرم مالی، نقدینگی و کارآیی عملیاتی. هر سازمان علاوه بر دارا بودن "نسبتهای خاص در صنعت مربوط به خود، دارای دو یا سه نسبت از این گروهها میباشد که جهت سنجش اصلی عملکرد سازمان بهکار میگیرد". توجه بیشتر به ترازنامه شرکت و دنبال کردن گزارشهای درآمدی سه ماهه شرکت، به فهم این معیارها کمک میکنند. نایت میگوید: "محاسبه آنها دشوار نیست. فقط به تلاش نیاز است."
با اعداد بازی کنید
روباک میگوید:"هنگامی که به درک کاملی از ترازنامه و اینکه چه چیزی باعث رشد شرکت شما میشود رسیدید، با استفاده از سناریوهای "اگر ... چه میشد؟" با اعداد بازی کنید". به عنوان مثال:
- اگر قیمتها پایینتر بودند، چه میشد؟
- اگر درآمد بالاتر بود چه؟
- اگر هزینهها پایین یا بالا برود، چه اتفاقی میافتد؟
شما تصمیمهای خاص تجاری را مدیریت نمیکنید، شما میخواهید نحوه کار مدلها و فرضیات آنها را بفهمید. به این ترتیب، هنگامی که شما نیاز دارید پیامدهای یک تصمیم خاص را فرموله کنید، مانند اینکه آیا یک محصول جدید را راهاندازی کنید یا یک کارخانه را تعطیل کنید، ابزارهایی برای این کار خواهید داشت. "مردم فکر میکنند که بودجه بدون تغییر است. اما در اکثر موارد، شما مدلها را اجرا میکنید تا بفهمید چه چیزی مهم است و چه مقدار فضا برای خطا وجود دارد."
یک مربی مالی پیدا کنید
نایت میگوید: "ارتباط با یک مدیر ارشد مالی یا عملیات که بتواند به شما آموزش دهد و سوالات شما را به صورت رودررو پاسخ دهد، راه دیگری برای بهتر شدن در امور مالی است". این یک روش بسیار طبیعی برای یادگیری است. روباک نیز با این موضوع موافق است و میافزاید: "مربیان همیشه برای کسانی که با اعداد خوب نیستند، مفید هستند." این شخص هم میتواند به توضیح مفاهیم کمک کند و هم به عنوان یک هیئت مدیره فرضی، به تصمیمات مالیای که باید اتخاذ کنید گوش دهد. روباک پیشنهاد میکند; از همکار خود بخواهید که مدل و طرحهای شما را تکرار کند. او میگوید: "این کار تمرکز شما را تیزتر میکند." بهعنوان مثال: شما متوجه میشوید که همکارتان فرضیههای خاصی انجام داده است، در حالی که شما فرضیه دیگری داشتهاید. این لزوماً به معنی درست نبودن فرضیه اول و اشتباه نبودن فرضیه دیگر نیست، اما اختلافات به شما کمک میکند تا تشخیص دهید تصمیم منطقی و معقول چیست.
آن را شخصی کنید
هنوز فاقد انگیزه هستید؟
نایت میگوید: بهبود مهارتهای مالی خود را به "مسئله مرگ و زندگی" تبدیل کنید. هر بار که پرداختی به شما صورت میگیرد، سازمان شما سود کمتری کسب میکند. بنابراین شما باید در مورد کارهایی که میتوانید انجام دهید تا به سازمانتان کمک شود تا سودآور باشد فکر کنید. وی میگوید: هدف این است كه درك كنید كه چگونه اقدامات روزانه شما به كارفرما كمك میكند تا درآمد خود را افزایش یا هزینهها را کاهش دهد. روباک میگوید: "خود را به عنوان یک صورت سود و زیان کوچک تصور کنید: چگونه ارزش افزوده اضافه میکنید؟" این میتواند یک تمرین مفید باشد اما اجازه ندهید که تمام ذهن شما درگیر این مسئله بشود. چون تعیین کردن تأثیر شما در صورتیکه در واحد فروش باشید راحتتر است از زمانی که در واحد منابع انسانی هستید. او میگوید: "نقش خود را با مشارکتهای دیگران ادغام کنید و بر مشکلاتی که میتوانید کنترل کنید توجه کنید، نه بر مشکلاتی که نمیتوانید."
اصولی برای به خاطر سپردن
انجام دهید:
· برای یادگیری مفاهیم اساسی و اصطلاحات مالی در کلاسهای آنلاین یا موسسات آموزشی ثبت نام کنید.
· گزارشهای سه ماهه سازمان خود را مرور کنید تا به شما در درک موارد خاصی که انجام میپذیرد تا سازمانتان سودآور باشد کمک کند.
· با اعداد موجود در ترازنامه سازمان خود از طریق پرسیدن سوالات "اگر ... چه میشد؟" آزمایش کنید.
انجام ندهید:
· بترسید - ریاضیات کسب و کار نسبتاً سر راست است.
· به تنهایی انجام دهید - یک کارشناس یا مدیر مالی قابل اعتماد که بتواند در پیدا کردن پاسخ سوالات، به شما کمک کند پیدا کنید.
· از تاثیر مهارتهای مالی در حرفه خود غافل شوید - اگر میخواهید پیشرفت کنید، به هوش مالی نیاز دارید.
مطالعه موردی شماره 1
یک همکار جهت آزمایش اعداد ترازنامه و امور مالی انتخاب کنید
لری دونیوان[5]، مدیر ارشد درآمد در سریدیان[6]، معتقد است "همه رهبران باید بتوانند در مورد اعداد و ارقام به صورت گسترده و پیشرفته صحبت کنند."
اما لری اعتراف میکند که همیشه قادر به انجام این کار نبوده است. اوایل کار خود، به عنوان مدیر محصول در یک شرکت نرمافزاری کار میکرد. او به عنوان یک دانشجوی MBA در مدرسه مدیریت کِلُگ شمال غربی[7]، دورههای پایه مالی را گذرانده بود و مهارتهای او برای این کار مناسب بود. او میگوید: "من هزینهها را مدیریت و از فعالیتهای کلی کسب و کار در ارتباط با محصولات پشتیبانی میکردم."
اما هنگامی که او با ترفیع شغلی عهدهدار نقش ادغام و مالکیت (M&A) در شرکت شد، احساس سردرگمی کرد. او میگوید: "ناگهان باید چیزهایی مانند: EBITDA و چگونگی تعیین ارزش شرکت را بدانم. مثل آزمایش با آتش بود، و به یاد دارم که فکر میکردم، چگونه میتوانم در این جلسه مانند احمق بنظر نیایم؟"او به کمک احتیاج داشت. خوشبختانه ، لری با ریک[8]، همرده خود در بخش مالی رابطه خوبی داشت. کار ریک ساخت مدلهای مالی بود که درباره فعالیتهای بالقوه ادغام و مالکیت تصمیمات استراتژیک ارائه میکرد. ریک همیشه مایل به ارائه جزئیات نحوه کار مدلها و پاسخ به سؤالات بود. لری به یاد میآورد: "او بسیار صبور و با دانش بود."
به همین خاطر لری خیلی زود با ریک همکاریش را آغاز کرد. او میگوید: "من به او میگفتم متغیرهایی را که بیشترین حساسیت را دارند به من نشان بده." و سپس فرضیههای مختلف رو آزمایش میکردم. "من هنوز نمیدانستم چگونه محاسبات اساسی را برای ایجاد مدل انجام دهم، اما درک کاملی از مفروضات وارد شده به آن داشتم."
لری میگوید: که کمک و پشتیبانی ریک در بهبود وضعیت مالی وی بسیار ارزشمند بود. او میگوید: "همکاری عالی با یک همکار مالی برای شما خیلی پر منفعت خواهد بود."
مطالعه موردی شماره 2
معیارهایی را که شرکت شما برای سنجش موفقیت استفاده میکند بیاموزید
جیمز پیپر [9]، مدیر ارشد حسابداری در ترنز یونیون [10]، آژانس گزارشگری اعتبار مصرفکننده، میگوید: "برای کارمندان حیاتی است تا درک مقدماتی از امور مالی داشته باشند تا بدانند که سازمانشان از لحاظ مالی چگونه عمل میکند".
او میگوید: "نکته مهم در مورد حسابداری و امور مالی این است که عمومی و فراگیر است، بنابراین با داشتن مقدمات اولیه میتوانید کار رو ادامه دهید."
در عین حال، جیمز به خوبی میداند که هر سازمانی عملکرد خود را به روش خاص خودش نظارت میکند. جیمز بیشتر دوران کاری خود را در شرکتهای سهامی عام و قابل معامله در بورس گذراند. اما هنگامی که او برای اولین بار در سال 2014 وارد ترنز یونیون مستقر در شیکاگو شد، سازمان به صورت سهامی خاص اداره میشد. او به یاد میآورد: "بنابراین باید یاد میگرفتم کدام معیارهای مالی اهمیتی داشتند، چرا مهم بودند و ترنز یونیون چگونه موفقیت را اندازه میگرفت."
او بسیاری از یادگیریهای اولیه را به تنهایی انجام داد. او میگوید: "خوشبختانه در جایگاه من به همه اعداد دسترسی داشتم، بنابراین آستینهایم را بالا زدم و با استفاده از صفحه گسترده اکسل سعی کردم ترازنامه و صورت مالی را دوباره ایجاد کنم. من وقت خود را برای اعتبارسنجی اعداد صرف کردم تا مطمئن شوم که آنها معقول هستند."
او همچنین به دنبال راهنمایی از "دوست مالی" خود بود، که در آن زمان در بخش حسابداری همکارش بود. او میگوید: "او مدتی است که در این شرکت بوده و به من کمک کرد تا جزئیات محاسبات را درک کنم."
در سال 2015، سهام ترانس یونیون به صورت عمومی عرضه شد و جیمز مجبور شد شرکت را در مدیریت این انتقال مالی کمک کند. برای تقویت مهارت و دانش خود، او با دقت ترازنامههای 25 نفر از نزدیکترین هم ردههای خود در شرکت را نگاه کرد تا درک کند که آنها چگونه ساختار درآمدهای خود را ساخته و از چه معیارهای اصلی مالی استفاده کردهاند."
جیمز اغلب برای شرکت خود جلسات آموزشی درونسازی مالی برگزار میکند. او میگوید این کار همكاران را ترغیب میكند تا بفهمند در کجای تصویر بزرگ ترانس یونیون جای میگیرند. او میگوید: "من درآمد تولید نمیکنم - من یک هزینه هستم. و به عنوان بخشی از مبنای هزینه، من سعی میکنم کاری انجام دهم تا سازمانم تا آنجاییکه امکان دارد کارآمد فعالیت کند."
چند تعریف:
· EBITDA: Earnings before interest, tax, depreciation and amortization - درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک
· اهرم در مالی: اصطلاحی است برای اشاره به نوعی روش تکثیر کردن سود یا زیان. به عبارت دقیقتر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چند برابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است.
پینوشت:
[1] Richard Ruback
[2] HBR Guide to Buying a Small Business
[3] Joe Knight
[4] Business Literacy Institute
[5] Larry Dunivan
[6] Ceridian
[7] Northwestern’ s Kellogg School of Management
[8] Rick
[9] James Pieper
[10] TransUnion
منبع: HBR