چرا کسبوکارها و سازمانها در شرایط اپیدمی یک بیماری باید فعالیتهایشان را به حالت تعلیق درآورند؟
سخن ناشر؛ شرکت مشاوره مدیریت شاپرک آبی:
این روزها با بروز اپیدمی 2019-nCoV برای سازمانها مواجهه با استرس و مدیریت بحران، امری بس حیاتی شده است. بحران، اپیدمی یک بیماری است. ما تا به حال با این پدیده مواجه نشدهایم. مدلسازی میتواند پیامدها را قبل از تجربهکردن به ما نشان دهد. یکی از کارهای یک مشاور مدیریت این است که از مدلسازیهای ریاضی برای درک پدیدهها بهره ببرد و صرفاً به تجربیات و ذهنیات خودش بسنده نکند.
تصمیمگیری درست برای کسبوکارها و البته حفظ بقای پرسنل و مقابله با گسترش اپیدمی امری حیاتی است که در برهه حساس کنونی بعد از استدلال به سرعت عمل و قاطعیت نیاز دارد. این نوشتار تحلیلی است از آنچه در ایران کنونی از نظر مغفول مانده است و بیش از هر چیزی به توجه نیازمند است. هر چه در مراحل اولیه تعلیق زودتر صورت بگیرد، پیک بیماری کمدامنهتر و کوتاهتر خواهد بود و کسبوکارها زودتر میتوانند به روال عادی برگردند.
مدلها میتوانند ما را به تصمیمهای مناسبتری سوق دهند؛ اپیدمی کرونا ویروس
این روزها #کرونا ویروس به صورت یک #اپیدمی در حال گسترش است و با شیوع در سرتاسر دنیا درحال تبدیل شدن به یک پَندمیک (شیوع جهانی) است. با توجه به اینکه اکثر ما در دورهٔ زندگی خود پدیدهٔ اپیدمیِ یک بیماری را ندیدهایم و آن را تجربه نکردهایم، چنین پدیدهای برایمان از پیش تعریفشده نیست. از طرف دیگر، پیشفرضهای ذهنی ما توان درک رشدهای خطی را دارد و به ندرت میتوان ذهنی را یافت که بتواند رشد نمایی را درک کند. حال آنکه پدیدهٔ اپیدمی از سازوکار و دینامیک #رشد_نمایی پیروی میکند. به همین سبب اصولاً ما عواقب اپیدمی را کمتر از واقعیت برآورد میکنیم و تصمیماتی کماثر میگیریم. داشتن رویکرد علمی و رجوع به مدلسازیهای ریاضیِ گسترش اپیدمی، میتواند راهنمای بهتری برای تصمیمگیری باشد.
اکونومیست در نموداری مدلهای سه سناریوی بدبینانه، خوشبینانه و توقف کاملِ فعالیتها را در ووهانِ چین نشان داده و دادههای حالت واقعی را هم در آن آورده است. آنچه میبینیم این است که شرایط واقعی در این شهر نزدیک به سناریوی خوشبینانه بوده است.
متأسفانه ویروس کرونا و اپیدمی آن در ایران جدی گرفته نشده و ما همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهیم. در بهترین حالت بعضی از سازمانها و شرکتها از ساعات کاری خود کاستهاند؛ تصمیمی که اثری در کاهش تعاملات انسانی و انتشار ویروس ندارد. این در حالی است که عُقلاییترین و کمآسیبترین انتخاب و تصمیم، «تعطیلی کامل فعالیتهای غیرضرور و خانهنشینیِ حداکثریِ افراد» است.
عامل محدودکنندهای که از این تصمیم پشتیبانی میکند، ظرفیت تختهای بیمارستانی برای بستری کردن مبتلایان با شرایط حاد است. طبق آمار، تختهای بیمارستانی ایران حدود ۱۵۰ هزار عدد است که طبق خوشبینانهترین تخمین، حدود ۱۰ هزار تخت آن مجهز به تجهیزات مناسب برای بیماران کرونایی است. بنابراین باید تعاملات انسانی به گونهای کم شود که در بیشترین حالت تعداد بیمارانِ نیازمند بستریشدن، از این حد فراتر نرود. از همین رو سناریوی «توقف سریع» سناریوی منطقی و خردمندانه برای مواجهه با چنین تهدیدی است. ایران با جدی نگرفتن این پدیده در حال حاضر به نظر میرسد که از این سناریو گذر کرده، اما باز هم هر چه زودتر «سناریوی توقف» جدی گرفته شود، میتواند ما را در نرسیدن به سناریوی بدبینانه یاری کند.
یک بنگاه مسئولیتپذیر در شرایط اپیدمی:
- هم برای حفظ سلامتی کارکنان خود و هم به منظور پیشگیری از شیوع هر چه بیشتر بیماری در جامعه، هر چه زودتر تصمیم به توقف کامل یا توقف در بیشترین حد ممکن فعالیتهایش میگیرد (در شرایطی میتوان از دورکاری هم استفاده کرد).
- این تصمیم را به خوبی با کارکنانش در میان میگذارد و از آنها میخواهد که در شرایط تعطیلی حتماً در خانه بمانند.
- از مشتریانش میخواهد که در به تعویق افتادن مهلت کارها همراهی کنند.
- برای توجیه اعضای هیئتمدیره و سهامدارانش به منظور چشمپوشی از سود ناشی از تعطیلی یکی دو ماههٔ بنگاه میکوشد.
منبع: economist